چند راهکار برای مقابله با وسواس
چند راهکار برای مقابله با وسواس

روانشناسان عموماً از واژه وسواس برای نشان دادن اختلال شدید در مقولات روان شناختی استفاده می‌کنند.

به گزارش سرویس وبگردی پاتوق من، به نقل از راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، وسواس عبارت است از «افکار، تکانه‌ها یا تصاویر تکراری که به عنوان یک مزاحم شناخته شده و باعث اضطراب یا پریشانی می‌شوند.»
این تعریف نشان می‌دهد که وسواس‌ها تا حدی با تأثیرشان بر افکار و احساسات افراد مبتلا قابل شناسایی هستند؛ زیرا به مرور زمان منجر به شکل گیری عواطف و احساسات منفی می‌شوند. علاوه بر این، وسواس‌ها ماهیتی غیرارادی دارند و می‌توانند بسیار غیر منتظره ذهن فرد را درگیر خود بکنند. زمانی که چنین افکاری با سرعت بسیار بالایی شخص را درگیر خود می‌کنند و با ناراحتی قابل توجهی برای خود یا دیگران همراه اند، به احتمال زیاد به عنوان یک وسواس در نظر گرفته می‌شوند.
 
علایق شما لزوما به معنای وسواس نیستند
اگر شما علاقه‌ی شدیدی نسبت به یک موضوع دارید، الزاما به معنای وسواس در نظر گرفته نمی‌شود. علایق و افکار شما معمولا بی ضرر هستند؛ اما اگر آنقدر در مورد آن‌ها وسواس دارید که زندگی روزمره شما را مختل می‌کند، این می‌تواند نشانه‌ای از یک مشکل اساسی در سلامت روان شما باشد.
وسواس شامل سه نوع وسواس فکری، وسواس عملی یا تلفیقی از این دو یعنی وسواس فکری و عملی است.
 
وسواس فکری
به گزارش سلامت نیوز به نقل از هلث لاین، وسواس فکری همان افکار یا تصویر‌های ذهنی ناگهانی یا میل به انجام کار یا گفتن چیزی است که فرد را ناراحت می‌کند و مدام هم در ذهن تکرار می‌شود. اگرچه ممکن است هر کسی گاهی اوقات افکار ناگهانی را تجربه کند که می‌تواند ناراحت کننده یا آزار دهنده باشد، برخی از افراد پی در پی افکاری را تجربه می‌کنند که باعث استرس و اضطراب شدید می‌شود. این پندار‌ها گاه به قدری شدید و آزار دهنده هستند که زندگی فرد را مختل می‌کنند؛ در این زمان شخص حتما باید به پزشک متخصص مراجعه کند، اما اگر شما هیچ تمایل یا قصدی برای عمل به این فکر ندارید و به راحتی می‌توانید روز خود را ادامه دهید، پس احتمالاً جای نگرانی نیست.
این افکار هیچ ارتباطی با واقعیت یا خواسته‌ی فرد نداشته و اشخاص آن‌ها را غیر قابل باور و غیر منطقی می‌دانند. اغلب، هرچه افراد سخت‌تر سعی کنند خود را از شر این افکار خلاص کنند، بیشتر ادامه می‌یابند و شدیدتر می‌شوند. افرادی که این افکار را تجربه می‌کنند ممکن است از مکان‌های عمومی و تماس با مردم اجتناب کنند یا در مورد معنای آن‌ها نگران می‌شوند. این می‌تواند منجر به تلاش شخصی برای کنترل یا متوقف کردن افکار شود. مردم همچنین ممکن است احساس شرم کنند و بخواهند آن‌ها را از دیگران مخفی نگه دارند.
 
انواع وسواس فکری
ترس از میکروب ها، عفونت‌ها یا سایر انواع آلودگی‌ها
نگرانی درباره‌ی اعمال خشونت آمیز، پرخاشگری، یا آسیب رساندن به افراد دیگر (مثل مسمومیت غذا برای عزیزان، که می‌تواند منجر به اجتناب فرد از پخت و پز شود)
شک در انجام اشتباه یا ناتمام گذاشتن کار‌ها
وسواس درباره‌ی دین، مقدسات (مثل تکرار مداوم برخی از دعاها، ترس از اینکه ارتباط خود را با خدا یا اعتقادات خود از دست داده باشند)
نگرانی درباره‌ی عمل کردن یا گفتن حرف نادرست در ملاء عام
ترس از فراموش کردن انجام کاری مثل قفل کردن در
ترس از دست زدن به مواد سمی یا آلوده
وسواس و داشتن افکاری درباره روابط جنسی
تجزیه و تحلیل قدرت احساسات خود نسبت به شریک زندگی خود با وسواس و عیب یابی
شک در مورد وفاداری
چه چیزی باعث ایجاد این افکار مزاحم می‌شود؟
افکار مزاحم ممکن است دلیلی نداشته باشند و به طور کاملا تصادفی اتفاق بیفتند. برخی از افکار در مغز شما پرسه می‌زنند و سپس به همان سرعت، از بین می‌روند و هیچ اثر ماندگاری از خود باقی نمی‌گذارند.
به ندرت، افکار مزاحم به یک وضعیت سلامت روانی زمینه ای، مانند اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مرتبط هستند. این افکار همچنین می‌تواند نشانه‌ای از یک مشکل دیگر سلامتی باشد، مانند:
 
آسیب مغزی
زوال عقل
بیماری پارکینسون
علائمی که نشان می‌دهد ممکن است این افکار وسواسی، علت زمینه‌ای داشته باشند
زمانی طولانی ذهن شخص را درگیر کرده و او را آزار دهند.
بازه‌ی زمانی طولانی در ذهن مانده و از بین نمی‌روند.
با گذشت زمان شخص را آزرده و ناراحت می‌کنند.
باعث می‌شود که فرد مدام تلاش کند تا ذهن خود را کنترل کرده و بر آن مسلط شود.
علائم اولیه وسواس فکری
تغییر در الگو‌های رفتاری
ظاهر شدن افکار و اندیشه‌های وسواس گونه
ظهور تصاویر آزار دهنده در ذهن و ناپدید نشدن آن‌ها
چگونه افکار وسواسی خود را کنترل کنیم؟
بهترین راه برای مدیریت افکار مزاحم این است که حساسیت خود را نسبت به محتوای آن‌ها کاهش دهید. استراتژی‌های زیر ممکن است کمک کند:
مراقبت از خود: یک گام خوب برای درمان افکار مزاحم، شناخت این است که آن‌ها چیستند؟ آن‌ها «فقط افکار» شما هستند! شما می‌توانید یاد بگیرید که آن‌ها با قصد یا رفتارتان یکسان نیستند و این شما هستید که باید بر آن‌ها مسلط شوید. این ممکن است به کاهش دفعات یا شدت افکار ناخواسته کمک کند.
درمان شناختی رفتاری (CBT): شما می‌توانید با یک درمانگر ماهر کار کنید تا روش‌های تفکری را بیاموزید که می‌تواند به شما کمک کند نسبت به افکار مزاحم کمتر حساسیت نشان دهید. در یک محیط کنترل‌شده، درمانگر شما ممکن است شما را در معرض محرک‌هایی برای افکار مزاحمتان قرار دهد تا بتوانید یاد بگیرید که به آن‌ها واکنش متفاوتی نشان دهید.
وسواس عملی
همان رفتار‌هایی است که فرد احساس می‌کند مجبور است آن‌ها را تکرار کند تا اضطرابش را کمتر کند یا جلوی یک اتفاق بد گرفته شود. این رفتار‌های تکراری به منظور کاهش اضطراب مربوط به وسواس شما یا جلوگیری از اتفاق بد است. با این حال، درگیر شدن در اجبار‌ها هیچ لذتی به همراه ندارد و ممکن است تنها یک تسکین موقتی از اضطراب و وسواس باشد.
 
وسواس عملی چگونه خود را نشان می‌دهد؟
ممکن است احساس کنید نیاز دارید که اقدامات خاصی را چند بار تکرار کنید یا تا زمانی که همه چیز «درست» به نظر برسد، آن‌ها را ادامه دهید.
اگر در حین انجام آن‌ها مرتکب اشتباه شوید، ممکن است احساس کنید که آن عمل درست انجام نشده است و باید ابتدا شروع کرده و آن را به طور کامل به پایان برسانید.
 
انواع وسواس عملی
شست و شو و آب کشی مکرر و طولانی دست‌ها یا اشیا در طول روز
وارسی و بررسی افراطی مثل چندین بار قفل کردن در
اعمال تکراری مثل ۱۶ بار چراغ را خاموش و روشن کردن
جمع کردن و انبار کردن چیز‌های بی مصرف و یا وسایل غیر قابل استفاده
قرار دادن وسایل براساس یک نظم خاص
وسواس فکری-عملی
به نقل از مایوکلینیک، وسواس فکری-عملی (OCD)، دارای الگویی از افکار و ترس‌های ناخواسته (وسواسی) است که شما را به انجام رفتار‌های تکراری (اجباری) سوق می‌دهد. این وسواس‌ها و اجبار‌ها در فعالیت‌های روزانه اختلال ایجاد می‌کنند و باعث ناراحتی قابل توجهی می‌شوند.
ممکن است سعی کنید وسواس‌های خود را نادیده بگیرید یا متوقف کنید، اما این فقط ناراحتی و اضطراب شما را افزایش می‌دهد. در نهایت، شما احساس می‌کنید که برای کاهش استرس خود مجبور به انجام اعمال اجباری هستید. علیرغم تلاش برای نادیده گرفتن یا خلاص شدن از شر افکار یا تمایلات آزاردهنده، آن‌ها همچنان برمی گردند.
وسواس فکری -عملی اغلب حول موضوعات خاصی متمرکز می‌شود؛ به عنوان مثال، ترس بیش از حد از آلوده شدن به میکروب. برای کاهش ترس از آلودگی، ممکن است به اجبار دستان خود را بشویید تا زمانی که زخم شده و ترک بخورند.
این نوع از وسواس معمولاً هم شامل افکار وسواسی و هم افکار اجباری است. اما ممکن است فقط علائم وسواس یا فقط علائم اجباری داشته باشید. ممکن است متوجه شوید که وسواس‌ها و اجبار‌های شما بیش از حد یا غیرمنطقی هستند، اما زمان زیادی را می‌گیرند و در روال روزمره و عملکرد اجتماعی، مدرسه یا کار شما اختلال ایجاد می‌کنند.
به خاطر داشته باشید که ممکن است سابقه خانوادگی OCD، همراه با سایر عوامل خطر، داشته باشید، اما هرگز خودتان به این بیماری مبتلا نشوید. علاوه بر این، افرادی که هیچ فاکتور خطر شناخته شده‌ای ندارند همچنان می‌توانند OCD داشته باشند.

نشانه‌های وسواس فکری-عملی
ترس از آلوده شدن به وسیله اشیایی که دیگران قبلا آن را لمس کرده اند
شک دارید که در را قفل کرده اید یا اجاق گاز را خاموش کرده اید
استرس شدید زمانی که اشیاء منظم نیستند یا به سمت موقعیت خاصی قرار ندارند.
افکار در مورد فریاد زدن فحاشی یا رفتار نامناسب در جمع
عدم اطمینان و بی اعتمادی به دیگران
اجتناب از موقعیت‌هایی که می‌تواند باعث ایجاد وسواس شود، مانند دست دادن
عواملی که می‌توانند باعث تشدید وسواس فکری-عملی بشوند
استرس یا تروما: استرس قابل توجه در خانه، مدرسه، محل کار یا در روابط شخصی می‌تواند احتمال ابتلا به OCD را افزایش دهد یا علائم موجود را بدتر کند.
شخصیت: برخی از ویژگی‌های شخصیتی، از جمله مشکل در اعتماد کردن به دیگران، افزایش احساس مسئولیت و کمال گرایی، ممکن است در OCD نقش داشته باشند.
سوء استفاده در دوران کودکی: کودکانی که سوءاستفاده یا سایر تجربیات آسیب زا در دوران کودکی را تجربه می‌کنند، مانند قلدری یا بی توجهی شدید، شانس بیشتری برای ابتلا به این بیماری دارند.
آسیب تروماتیک مغز : طبق یک مطالعه در سال ۲۰۲۱، علائم OCD ممکن است برای اولین بار پس از آسیب به سر ظاهر شود.
 
صحبت در مورد علائم OCD ممکن است دشوار به نظر برسد، اما اگر این نوع از وسواس را تجربه می‌کنید، یک متخصص می‌تواند به شما کمک کند تا وسواس خود را تشخیص داده و بهترین گزینه‌های درمانی را کشف کنید.
علائم OCD برای اولین بار در دوران کودکی ظاهر می‌شود. از آنجایی که علائم اغلب به تدریج شروع می‌شوند، ممکن است فوراً خیلی قابل توجه نباشند. در واقع، بسیاری از مردم قبل از درخواست کمک، سال‌ها با این بیماری زندگی می‌کنند.
گاهی اوقات پیش آمده که سعی کرده اید به همکارتان که مرتباً لوازم اداری قرض می‌گیرد، توضیح دهید که اقلام روی میزتان باید به روش خاصی در یک راستا قرار داشته باشند. اگر او آن را در جای نامناسبی قرار دهد، تا زمانی که آن را در جایی که تعلق داشت قرار نداده اید، به شدت احساس ناراحتی می‌کنید و حتی بعداً آن‌ها را در مورد “عجیب” بودن شما صحبت می‌کنند. یک متخصص سلامت روان به شما را نمی‌خندد یا شما را قضاوت نمی‌کند، آن‌ها با دلسوزی به علائم شما گوش داده و به شما کمک می‌کنند تا بهبود بیابید.
 
متخصصان سلامت روان معمولاً استفاده از دارو را به عنوان بخشی از یک رویکرد ترکیبی برای درمان توصیه می‌کنند. دارو اغلب می‌تواند به تسکین علائم کمک کند، اما با همکاری با یک درمانگر، می‌توانید یاد بگیرید:
برای مدیریت افکار ناخواسته ابزار‌هایی را بیابید و الگو‌های رفتاری غیر مفید و آزار دهنده خود را تغییر بدهید
راهکار‌هایی برای بهبود آرامش و مقابله با پریشانی عاطفی پیدا کنید (مانند انجام تمرینات تنفسی و یا مدیتیشن)
وسواس‌های رایج در OCD
 به نقل از آی او سی دی اف، در واقع، تحقیقات نشان داده است که اکثر مردم هر از گاهی افکار مزاحم ناخواسته دارند، اما در زمینه OCD، این افکار مزاحم اغلب به وجود می‌آیند و باعث ایجاد اضطراب شدید می‌شوند که مانع از عملکرد روزمره می‌شود.
 
وسواس آلودگی
ترس از تماس با مواد یا چیز‌های آلوده، مانند:
مایعات بدن (مانند ادرار، مدفوع)
میکروب‌ها و بیماری‌ها (مانند تبخال، اچ آی وی، کووید-۱۹)
آلاینده‌های محیطی (مانند آزبست، تشعشع)
مواد شیمیایی خانگی (مانند پاک کننده ها، حلال ها، اسید باتری)
خاک
وسواس‌های خشونت آمیز
ترس از اقدام بر اساس انگیزه آسیب رساندن به خود
ترس از اقدام بر اساس انگیزه برای آسیب رساندن به دیگران
ترس از تصاویر خشن یا وحشتناک در ذهن فرد
وسواس مسئولیت
ترس از مسئول بودن برای اتفاقی وحشتناک (مانند آتش سوزی، سرقت، تصادف اتومبیل)
ترس از آسیب رساندن به دیگران به دلیل عدم احتیاط کافی (مثلاً انداختن چیزی روی زمین که ممکن است باعث لغزش شخص و خودش شود)
وسواس‌های مرتبط با کمال گرایی
نگرانی بیش از حد در مورد یکنواختی یا دقیق بودن
نگرانی بیش از حد در مورد نیاز به دانستن یا به خاطر سپردن
ترس از دست دادن یا فراموش کردن اطلاعات مهم هنگام بیرون انداختن چیزی
نگرانی بیش از حد در انجام وظایف “به طور کامل” یا “درست”
ترس از اشتباه کردن
وسواس جنسی
افکار یا تصاویر ذهنی ناخواسته مرتبط با رابطه جنسی، از جمله:
ترس از اقدام بر اساس انگیزه‌های جنسی
ترس از آسیب رساندن جنسی به کودکان، بستگان یا دیگران
ترس از رفتار‌های جنسی پرخاشگرانه نسبت به دیگران
وسواس‌های مذهبی اخلاقی
نگرانی بیش از حد در مورد توهین به خدا، لعنت، و یا نگرانی در مورد توهین به مقدسات
توجه بیش از حد به درست غلط یا اخلاق
وسواس هویت
نگرانی بیش از حد نسبت به گرایش جنسی.
توجه بیش از حد به هویت جنسی.
وسواس‌های دیگر
وسواس‌های مرتبط با رابطه (مثلاً نگرانی بیش از حد در مورد اینکه آیا شریک زندگی یکی است یا خیر، نقص‌ها و ویژگی‌های شریک زندگی)
این نوع وسواس‌ها می‌توانند حول شرکای عاشقانه، اقوام، دوستان و سایر روابط متمرکز شوند.
وسواس در مورد مرگ و زندگی (مثلاً مشغولیت بیش از حد به مضامین وجودی و فلسفی، مانند مرگ، جهان، و نقش فرد در “طرح بزرگ”.
وسواس‌های رویداد واقعی و حافظه کاذب (مثلاً نگرانی بیش از حد در مورد چیز‌هایی که در گذشته اتفاق افتاده و تأثیراتی که ممکن است داشته باشند)
وسواس آلودگی عاطفی (به عنوان مثال ترس از “گرفتن” ویژگی‌های شخصیتی یا ویژگی‌های شخصی افراد دیگر)
وسواس فکری- عملی در کودکان
حدود نیمی از افراد مبتلا به OCD اولین بار علائم را در دوران کودکی تجربه کرده اند. کودکان ممکن است همیشه علائم OCD را مانند بزرگسالان نشان ندهند. مثلا:
 
آن‌ها ممکن است متوجه نباشند که رفتارشان بیش از حد بوده یا افکار تکراری و اجباری دارند.
آن‌ها ممکن است باور کنند که همه افکار و تمایلات مشابهی دارند.
برخی از الگو‌های فکری، مانند ترس از اتفاقات بد برای عزیزان، ممکن است در زمان رشد کودک عادی به نظر برسند؛ اما اگر بیش از حد و غیرمنطقی باشند، نیاز است توسط متخصص کنترل شده و درمان شوند.
 
گام اول برای درمان
برای این که بتوانید با وسواس خود مقابله کنید ابتدا باید بدانید که وسواس چگونه به وجود می‌آید؟
بیشتر اوقات افکاری که باعث نگرانی افراد مبتلا به وسواس می‌شود با باور‌ها و ارزش‌های آن‌ها در تقابل است. مثلاً یک مادر دلسوز می‌ترسد که مبادا به فرزندش آسیبی برساند. به طور کلی هرچه بیشتر سعی کنید در باره چیزی فکر نکنید، در نهایت بیشتر به آن فکر خواهید کرد.
درمان رفتار شناختی؛ روشی برای درمان وسواس
یکی از روش‌های درمان وسواس، درمان رفتاری شناختی است.
هدف این روش درمانی این است که فرد یاد بگیرد اضطراب خود را بدون انجام رفتار‌های وسواسی کنترل کند. در این درمان شما راهبرد‌هایی نظیر تمرین‌های آرام سازی و شیوه‌های تفکر را که باعث کاهش اضطراب می‌شوند یاد خواهید گرفت. هم چنین در این نوع درمان می‌آموزید که اگر به جای اجتناب از افکارتان با آن‌ها مواجه شوید، آن‌ها کنار می‌روند. درمان گرتان به شما کمک می‌کند با چیز‌هایی که بیشتر از همه از آن‌ها می‌ترسید به تدریج روبه رو شوید تا بالاخره زمانی فرا برسد که بتوانید ترس تان را بدون انجام رفتار‌های وسواسی مهار کنید. این درمان معمولاً حدود ۲۰ جلسه طول می‌کشد. حتی برای افرادی که علائم وسواس شدیدتری دارند ممکن است تعداد جلسات درمانی افزایش یابد.
چند راهکار سرپایی برای مقابله با وسواس
هرچند همان طور که گفته شد درمان اثربخش برای مقابله با وسواس شناخت درمانی و دارودرمانی زیر نظر پزشک است، اما با این حال به خصوص اگر وسواس در مراحل اولیه باشد برخی راهکار‌ها تا حدودی می‌تواند به فرد وسواسی کمک کند.
تا می‌توانید خودتان را مشغول و سرگرم کنید: اعمال وسواسی زمانی بیشتر بروز می‌کند که فرد زمان‌های زیادی بیکار است؛ بنابراین سعی کنید زمان‌های بیکاری خود را با فعالیت‌هایی که ذهنتان را درگیر می‌کند پر کنید. بهتر است این فعالیت‌ها عملی و به گونه‌ای باشدکه دستان شما نیز درگیر آن شود. الان فصل مناسبی برای یادگرفتن بافتنی است.
از تنهایی اجتناب کنید: زندگی در جمع و ارتباط با کسانی که دوست شان داریم یکی از راه‌هایی است که می‌تواند به حل این موضوع کمک کند. علاوه بر این نزدیکان شما در کنترل رفتار‌های وسواسی تان به شما کمک خواهند کرد.
اراده تان را تقویت کنید: اجازه ندهید افکارتان، اختیار شما را به دست گیرد. برای این کار با تکنیک‌های افزایش تمرکز و اراده به خودتان کمک کنید.
خود را “ملزم ” کنید که “به طور مداوم” دست‌های تان یا چیز‌هایی را که فکر می‌کنید آلوده هستند بشویید!
منبع:سلامت نیوز

5/5 - (1 امتیاز)