۲۵ اردیبهشت سالروز بزرگداشت ابوالقاسم فردوسی خالق شاهنامه گرامی باد
۲۵ اردیبهشت سالروز بزرگداشت ابوالقاسم فردوسی خالق شاهنامه گرامی باد

گرچه فردوسی در شاهنامه به دنبال تعریف فضایل نیست، اما در سرتاسر آن، حتی در گیر و دار نبرد‌های دشوار، دعوت به اکتساب فضیلت میکند و نتیجه اخلاقی میگیرد.

به گزارش سرویس وبگردی پاتوق من،۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، بزرگ‌ترین حماسه‌سرای ایران و سراینده شاهنامه است.
حکیم ابوالقاسم حسن پور علی توسی (طوسی) نامور به فردوسی (نزدیک به سال ۳۱۹ تا ۳۹۷ هجری خورشیدی) در دامنه توس خراسان دیده به جهان گشود و همانجا درگذشت و به خاک سپرده شد. او چکامه سرا و رزم نامه سرایی ایرانی بود که شاهنامه را از نوشتار به سروده در آورد.
تاریخ روز بزرگداشت فردوسیدر تقویم ایرانی روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نام‌گذاری شده است.
برنامه‌های روز بزرگداشت فردوسیدر روز فردوسی برنامه‌های مختلفی در سراسر کشور برگزار می‌شود تا وجود چنین شخصیت برجسته‌ای در تاریخ ادبیات به همه یادآوری شود. از میان این برنامه می‌توان به مراسم‌های شاهنامه‌خوانی یا مراسم‌های ویژه‌ای که برگزار می‌شود اشاره کرد. در این میان، رفتن به آرامگاه این شاعر بزرگ در این روز برای تمامی علاقه‌مندان رایگان است. آن‌ها می‌توانند به آرامگاه این شاعر بزرگ بروند و در مراسم بزرگداشت وی سهیم شوند.
فردوسی کیست؟حکیم ابوالقاسم فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی در روستای پاژ در شهرستان توس در خراسان متولد شد. نام او همه‌جا ابوالقاسم فردوسی ذکر شده است. نام کوچک او را در نوشته‌های کهن‌تر حسن نیز نوشته‌اند. پدرش از دهقانان توس بود که ثروت و موقعیت قابل‌توجهی داشت. وی از همان زمان که به کسب علم و دانش می‌پرداخت، به خواندن داستان هم علاقه‌مند شد.
دهقانان یک طبقه از مالکان بودند که در دوره ساسانیان در ایران زندگی می‌کردند و یکی از طبقات اجتماعی فاصل میان طبقه کشاورزان و اشراف درجه اول را تشکیل می‌دادند و صاحب نوعی “اشرافیت ارضی” بودند.
زندگی آنان در کاخ‌هایی که در اراضی خود داشتند سپری می‌شد. آن‌ها به‌وسیله روستاییان از آن اراضی بهره‌برداری می‌کردند و در جمع‌آوری مالیات اراضی با دولت ساسانی و سپس در عهد اسلام با دولت اسلام همکاری می‌کردند.
آغاز زندگی او هم‌زمان با گونه‌ای جنبش نو در میان ایرانیان بود که از سدهٔ سوم هجری شروع‌شده و دنباله و اوج آن به سدهٔ چهارم رسید و در طی آن تعداد چشمگیری از سرایندگان و نویسندگان پدید آمدند و باعث پایداری زبان پارسی دری شدند.
فردوسی از کودکی در حال مشاهده کوشش‌های مردم پیرامونش برای پاسداری ارزش‌های دیرینه بود.
کودکی و جوانی فردوسی در زمان سامانیان سپری‌شده است. شاهان سامانی از دوستداران ادب فارسی بوده‌اند.
خانواده فردوسی
از زندگانی فردوسی تا پیش از سرایش شاهنامه آگاهی چندانی در دست نیست. تنها این‌که پسر او در سال ۳۵۹ ه‍. ق زاده شده، پس فردوسی باید پیش از ۳۵۸ ه‍. ق ازدواج کرده‌باشد. از همسر فردوسی چیزی دانسته نیست. پژوهشگرانی، چون حبیب یغمایی، محمدتقی بهار و ذبیح‌الله صفا، زنی را که در آغاز داستان «بیژن و منیژه» نام برده شده، همسر فردوسی دانسته‌اند. همسر فردوسیاگر این گمان درست باشد، احتمالاً او زنی فرهیخته بوده، که توانایی چنگ‌نوازی داشته‌است و مانند خود فردوسی از خانواده‌ای دهقان‌نژاد بوده و از آنچه که در این خانواده‌ها به دختران آموزش داده می‌شده، بهره داشته‌است. پسر فردوسی در سال ۳۹۶ ه‍. ق در ۳۷ سالگی و زمانی که فردوسی ۶۷ ساله بوده، درگذشت. فردوسی از پیشی‌گرفتن پسر بر پدر گله کرده و از خداوند خواستار آمرزش فرزندش می‌شود.
شاهنامه فردوسیفردوسی در طول زندگی‌اش اثری بی‌مانند را از خود بر جای گذاشت؛ شاهنامه اثری حماسی و منظوم مشتمل بر ۶۰۰۰۰ بیت است که امروز برای ما ارزش بسیاری دارد. این اثر، داستان‌هایی را از آغاز تا حمله اعراب به ایران در بردارد و روزگار را در زمان چهار دودمان پادشاهی شامل پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان به تصویر می‌کشد.
سه بخش در این اثر وجود دارد:
اسطوره‌ای: از روزگار کیومرث تا پادشاهی فریدونپهلوانی: از خیزش کاوه آهنگر تا مرگ رستمتاریخی: از پادشاهی بهمن و پیدایش اسکندر تا گشایش ایران به دست اعراببرای اولین بار این کتاب توسط بنداری اصفهانی در سال ۶۰۱ خورشیدی به عربی ترجمه شد و پس از آن افراد دیگری آن را به زبان‌های دیگر برگرداندند ازجمله ژول مل که ترجمه فرانسوی آن را ارائه کرد. امروز شاهنامه بزرگ‌ترین کتاب پارسی است که در همه جای جهان موردتوجه قرارگرفته و به اکثر زبان‌های دنیا ترجمه‌شده است.
آغاز نظم شاهنامهآغاز سرودن شاهنامه را بر پایهٔ شاهنامه ابومنصوری از زمان ۳۰ سالگی فردوسی می‌دانند، اما بامطالعه زندگی‌نامه فردوسی می‌توان این‌چنین برداشت کرد که او در جوانی نیز به سرایندگی می‌پرداخت و شاید سرودن داستان‌های شاهنامه را در همان زمان و بر پایهٔ داستان‌های کهنی که در داستان‌های گفتاری مردم جای داشته‌اند، آغاز کرده است. از میان داستان‌های شاهنامه که گمان می‌رود در زمان جوانی وی گفته‌شده باشد می‌توان داستان‌های بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو و داستان سیاوش را نام برد.
فردوسی

فردوسی پس از آگاهی یافتن از مرگ دقیقی توسی و نیمه‌کاره ماندن گشتاسب نامه سرودهٔ او (که به زمانهٔ زرتشت می‌پردازد)، به نگاشته شدن شاهنامه ابومنصوری که به نثر بوده و بن‌مایهٔ دقیقی توسی در سرودن گشتاسب نامه بوده است پی برد و به دنبال آن به بخارا، پایتخت سامانیان “تختِ شاهِ جهان” رفت تا آن را پیدا کند و بازمانده آن را به شعر درآورد. فردوسی در این سفر “شاهنامهٔ ابومنصوری” را نیافت، اما در بازگشت به توس، امیرک منصور، که از دوستان فردوسی بوده است و “شاهنامه ابومنصوری” به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق یکپارچه و نوشته‌شده بود، نسخه‌ای از آن را در اختیار فردوسی گذاشت.
تاریخ یعنی شروع به نظم شاهنامه، صریحاً معلوم نیست، ولی با استفاده از شواهد متعددی که از شاهنامه استخراج می‌شود و با انطباق آن‌ها بر وقایع تاریخی، می‌توان آغاز نظم شاهنامه ابومنصوری را به‌وسیله استاد طوس سال ۳۷۰ – ۳۷۱ هجری معلوم کرد.
فردوسیتذکره نویسان در شرح‌حال فردوسی نوشته‌اند که او به تشویق سلطان محمود به نظم شاهنامه پرداخت. علت این اشتباه آن است که نام محمود در نسخه موجود شاهنامه، که دومین نسخه شاهنامه فردوسی است، توسط خود شاعر گنجانیده شد و نسخه اول شاهنامه (که منحصر بود به منظوم ساختن متن شاهنامه ابومنصوری)، هنگامی آغازشده بود که هنوز ۱۹ سال از عمر دولت سامانی باقی بود و اگر فردوسی تقدیم منظومه خود را به پادشاهی لازم می‌شمرد ناگزیر به درگاه آل سامان، که خریدار این‌گونه آثار بودند، روی می‌آورد نه به درگاه سلطانی که هنوز روی کار نیامده بود.
 جعل در تلاش فردوسی
در کل این کار بزرگ، برخلاف آنچه تذکره نویسان و افسانه‌سازان جعل کرده‌اند، به دستور هیچ‌یک از سلاطین، خواه سامانی و خواه غزنوی، انجام نشد بلکه استاد طوس در این راه مجاهدت کرد و تعدادی از دوستان و بزرگان محلی طوس از فردوسی حمایت کردند.
اتمام اولین نسخه شاهنامهدر ترجمه‌ای که فتح بن علی بنداری اصفهانی به حدود سال ۶۲۰ – ۶۲۴ از شاهنامه به عربی ترتیب داد، تاریخ ختم شاهنامه سال ۳۸۴ است.
به ماه سفندار مذ روز اَرد
سرآمد کنون قصه یزدگرد
بنام جهان داور کرد گار
زهجرت سه صدسال وهشتاد و چار
فردوسی
درگذشت فردوسی
 
تاریخ وفات فردوسی را بعضی ۴۱۱ و برخی ۴۱۶ هجری قمری نوشته‌اند. پس از مرگ، واعظ طبرستان به دلیل شیعه بودن فردوسی از به خاکسپاری پیکر فردوسی در گورستان مسلمانان جلوگیری کرد و به ناچار در باغ خود وی در توس به خاک سپرده شد. آرامگاه فردوسی بین سال‌های ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۳ به دستور رضا شاه بازسازی شد.
بیشتر بخوانید:برگزاری همایش فردوسی با عنوان «بازشناسی نقش شاهنامه در هویت ملی»اثرگذاری فردوسی بر ادبیات ایران و جهانفردوسی در شاهنامه فرهنگ ایران پیش از اسلام را با فرهنگ ایران پس از اسلام پیوند داده که این همان ادامهٔ فرهنگی از حدود دو، سه‌هزار سال پیش تاکنون است و این پیوند وامدار فردوسی است. در نبود شاهنامه، ادبیات فارسی به‌سختی می‌توانست رشد یابد و در نبودِ فردوسی، کسانی، چون خیام و مولوی و حافظ نیز نمی‌توانستند اندیشهٔ خویش را بپرورانند و چنین ببالند.
منابع: ایمنا، ویکی پدیا، آنا