ماجرای ادعای جدایی طلبی حزب دموکرات کردستان تنها دو روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه بود؟
ماجرای ادعای جدایی طلبی حزب دموکرات کردستان تنها دو روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه بود؟

حزب دموکرات کردستان در ۲۴ بهمن ۱۳۵۷، تنها دو روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ادعای خودمختاری و جدایی‌طلبی از ایران را طرح کرد.

به گزارش سرویس وبگردی پاتوق من ، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ توطئه و حوادث مختلفی در ابعاد منقطه‌ای، محلی، و فرامنطقه‌ای با دخالت مستقیم و آشکار بیگانگان با چاشنی‌های صنفی، قومی، مذهبی و سیاسی علیه آرمان‌ها و ارزش‌های نظام نوپای انقلاب اسلامی به وقوع پیوست. در این دوره که نظام هنوز در پی تدارک استقرار نهادهای انقلابی خود برای تحقق آمال مردم بود، در کردستان، گروه‌هایی مانند کمونیست‌ها ، لیبرال‌ها ، ملی‌گراها و سلطنت‌طلبان، هریک در پی تقویت قدرت خود و مقابله با استقرار نهادهای انقلابی جمهوری اسلامی ایران در این منطقه بودند. در کردستان ضدانقلاب با حمایت‌های خارجی توانست با فعالیت‌های مسلحانه بحران‌هایی در منطقه بوجود آورد. در این فرصت به بررسی اجمالی مرحله اول بحران کردستان از بهمن سال ۵۷ تا ۲۷ مردادماه ۵۸ و واقعه پاوه می‌پردازیم.

سقوط پادگان مهاباد
روز ۲۳ بهمن ۵۷ ، فردای پیروزی انقلاب اسلامی، حزب دمکرات کردستان به تحریک عبدالرحمن قاسملو، دبیرکل آن حزب، به کلانتری‌ها و قرارگاه اصلی شهربانی و مرکز ژاندارمری مهاباد هجوم بردند و سلاح های موجود در این مراکز را غارت کردند. سپس برای غارت سلاح های موجود در پادگان مهاباد آنجا را محاصره کردند. حزب دموکرات کردستان در ۲۴ بهمن ۱۳۵۷، تنها دو روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ادعای خودمختاری و جدایی‌طلبی از ایران را طرح کرد. از همان ۲۴ بهمن ماه حملات عناصر مسلح وابسته به این گروهک به مراکز نظامی، پاسگاه‌های ژاندارمری و سازمان‌های دولتی منطقه آغاز شد، لذا هیئتی از سوی دولت موقت در روز ۳۰ بهمن ۵۷ برای مذاکره با رهبران این حزب عازم مهاباد شد. اعضای هیئت اعزامی از تهران در اجتماع مردم در میدان شهرداری مهاباد حاضر شدند. در این اجتماع یک قطعنامه ۸ ماده‌ای توسط حزب دموکرات و کومله قرائت شد که اصلی‌ترین خواسته آن‌ها خودمختاری کردستان بود.
اما فردای روز مذاکره، پادگان تیپ ۲ لشکر ۶۴ ارومیه در مهاباد به دست حزب دموکرات سقوط کرد و تمام سلاح‌ها و مهمات آن از جمله ۱۸ دستگاه تانک، ۳۶ قبضه توپ سنگین و هزاران قطعه سلاح از پادگان خارج شد و سپس پادگان را آتش زدند.
روزنامه اطلاعات در دوم اسفند ۱۳۵۷ نوشت: «افراد مسلح که خواهان خودمختاری هستند با تشکیل کمیته مشترک سربازان انقلاب و رزمندگان کُرد، اداره امور پادگان‌های پیرانشهر و پاوه در نزدیکی مهاباد را به دست گرفتند.»
در همین زمان امریکایی‌ها ضمن پیگیری دقیق این حادثه و حوادث مشابه آن حمایت‌های خود را به صورت پنهانی از این حزب ادامه دادند. گزارش خیلی محرمانه ۲۹ اسفند ۵۷ سفارت امریکا در تهران با عنوان «قیام کرد‌ها در سنندج» مدعی شد: «حاکمیت دولت در منطقه دوردستی مانند کردستان بسیار ضعیف است».
ضدانقلاب در ۲۷ اسفند ۵۷، پادگان سنندج را محاصره کردند. وارد پادگان شدند و ۲۱ سرباز را به شهادت رساندند. همچنین ساختمان شهربانی و رادیو و تلویزیون این شهر را اشغال کردند. در پی این حادثه و به دنبال درگیری نیرو‌های مردمی و انتظامی با این گروهک، هیئت بلندپایه‌ای با آن‌ها وارد گفتگو شد و بالاخره در روز دوم فروردین آتش‌بس اعلام شد.
جنگ در نقده
کمتر از یک ماه از اعلام آتش‌بس، حزب دموکرات به منظور نفوذ در آذربایجان غربی و شهر نقده بحران جدیدی را در منطقه ایجاد کردند. حزب دموکرات کردستان که خود را حزب قالب در کردستانات می‌دانست تصمیم داشت به بهانه افتتاح دفتر خود در شهر نقده با فراخوانی همه هوادارانش، میتینگ سیاسی نظامی بزرگی در این شهر راه اندازی و ضمن تصرف شهر نقده، خودمختاری منطقه کردستانات ایران از دولت مرکزی را رسماً اعلام کند.
به دنبال این وقایع، آشوب و بحران بار دیگر از ۳۱ فروردین ۵۸ با تیراندازی‌های مشکوک آغاز شد. روزنامه اطلاعات در تاریخ اول اردیبهشت ۱۳۵۸ با درج سو تیتری در صفحه اول خود نوشت: «گروهی در حوادث نقده کشته و زخمی شدند.» این گزارش افزود‎: «در جریان افتتاح دفتر حزب دموکرات کردستان در شهرستان نقده یک درگیری مسلحانه و خونین پیش آمد که طی آن حداقل ۱۰ نفر کشته و ۲۰نفر مجروح شدند».
خبرنگار اطلاعات ادامه داد: … بحران وقایع نقده شدت گرفت و با دخالت عناصری که هویتشان هنوز روشن نیست جنگ در نقده بصورت خانه به خانه درآمده و ۴ خانه بوسیله بمب‌های آتش‌زا به سر ساکنین آن ویران شد. به دنبال تشدید بحران نقده رادیو مهاباد از ساعت ۹ صبح دیروز به زبان‌های فارسی، ترکی و کردی اقدام به پخش پیام‌های شیخ عزالدین حسینی امام جمعه مهاباد کرد.
جنگ در نقده به مدت چهار روز ادامه یافت تا این‌که با مقاومت خودجوش و انقلابی مردان و زنان نقده‌ای و مراکز جمعیتی اطراف (کرد، ترک، شیعه و سنی) و با درایت و مدیریت بی نظیر و اقدام به موقع حجت الاسلام حسنی نماینده حضرت امام (ره) در آذربایجان شرقی و امام جمعه شهر ارومیه این اقدام دشمنان شکست خورد.
حمله به پاوه
شامگاه ۲۲ مرداد سپاه پاسداران و گروهان ژاندارمری پاوه طی پیام‌های فوری که به مراکز خود در کرمانشاه فرستاده بودند، اعلام کردند: «پاوه به دست مهاجمان در شرف سقوط است.» خبرگزاری پارس فردای آن روز گزارش داد: «در این تهاجم همه راه‌های ورودی شهر محاصره شد و تحت کنترل درآمد. بر اساس این گزارش سه نفر از پاسداران زخمی شدند».
سپهری‌پور استاندار کرمانشاهان هم صبح همان روز در گفت‌وگویی با روزنامه کیهان، اعلام کرد که از ساعت ۳ بامداد دیگر ارتباطی با شهر جنگ‌زده پاوه ندارد.
شامگاه روز بیست و پنجم اوضاع شهر جنگ‌زده پاوه پس از یک آرامش زودگذر از ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه بار دیگر با ادامه تیراندازی و درگیری‌های مسلحانه به وخامت گرایید. همزمان خبرگزاری پارس به نقل از یک منبع آگاه در نخست‌وزیری خبر داد: «عده زیادی از سپاه پاسداران انقلاب و مردم شهر کشته و زخمی شده‌اند. بیمارستان شهر به دست مهاجمین سقوط کرده و چند بهیار، پزشک و پاسدار زخمی و کشته شده‌اند و دکتر چمران، معاون نخست‌وزیر نیز دز حلقه محاصره مهاجمین قرار دارد. نیرو‌های کمکی کرمانشاه، با یک پل هوایی در حال تقویت محاصره‌شدگان هستند و از تعداد دقیق کشته‌ها و زخمی‌ها اطلاعی در دست نیست. بر اساس اطلاعیه‌ای که دفتر دکتر چمران شب گذشته در اختیار خبرگزاری پارس قرار داد، تاکنون ۴۰ پاسدار و غیرپاسدار در پاوه شهید شده و ۱۸ نفر را نیز در بیمارستان سر بریده‌اند. هنوز از تعداد کشته‌ها و زخمی‌ها اطلاع دقیقی در دست نیست».
فرمان امام خمینی
در پی بالا گرفتن درگیری‌ها در پاوه، صبح ۲۷ مرداد امام خمینی با صدور اعلامیه تاریخی خود، فرمان آزادسازی پاوه را در عرض ۲۴ ساعت می‌دهند.
بنابر اسناد و منابع تاریخی بعد از این فرمان، هزاران نفر از اقشار مختلف مردم برای آزادسازی پاوه جلوی نخست‌وزیری تجمع کرده و طلب اسلحه کردند. علاوه‌براین افراد زیادی با پای پیاده از کرمانشاه به سوی پاوه حرکت نموده و با کمک نیرو‌های سپاه و ارتش، تجزیه‌طلبان را وادار به فرار کردند. متعاقب این حرکت مردمی، شهر‌های مریوان، بسطام، بانه سردشت، مهاباد، بوکان و سقز به دست نیرو‌های انقلاب فتح شد و سران حزب دموکرات و کومله به عراق فرار کردند.
محسن رفیق دوست در خاطرات خود درباره نقش مردم در نابودی این گروهک می‌گوید: وقتی این فرمان امام صادر شد، ما پادگان ولیعصر را به صورت مرکز اسم‌نویسی اعزام نیرو برگزیدیم و نیرو‌ها را از آن مکان به کردستان اعزام می‌کردیم. سعی ما بیشتر بر این بود که از میان کسانی که به سربازی رفته و آموزش نظامی دیده‌اند، نیرو گزینش کنیم و به نبرد بفرستیم، ولی ازدحام داوطلبان به حدی بود که گاهی به مشکل بر می‌خوردیم. حتی یک بار در پادگان را شکستند و به داخل پادگان آمدند و ما هم گاهی مجبور می‌شدیم که به آن‌ها وعده دهیم که شما را در نوبت دوم یا سوم اعزام می‌کنیم تا این گونه آن‌ها را آرام کنیم. بالاخره با اعزام نیرو‌های مردمی و سپاه به کردستان و نیز کمک اهالی متدین منطقه، این غائله هم به پایان رسید.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی