انقلاب اسلامی ایران، قیام مردم ایران به رهبری امام خمینی، از مراجع تقلید شیعه که موجب سقوط نظام پادشاهی و ایجاد نظام جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ش برابر با ۱۹۷۹م شد.
به گزارش سرویس وبگردی پاتوق من، امام خمینی(ره) در ۱۵ بهمن ۵۷ دولت موقت انقلاب را تعیین نمودند. آقای مهندس مهدی بازرگان که چهرهای متدین و با سابقه مبارزاتی و دارای تجربه در نهضت ملی شدن صنعت نفت را داشت و از سوی شورای انقلاب برای نخست وزیری معرفی و پیشنهاد شده بود، با حکم امام(ره) به این سمت منصوب شد. امام خمینی(ره) در متن حکم به انتصاب وی تصریح کرده بودند که او را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی مأمور تشکیل کابینه برای تهیه مقدمات رفراندوم و برگزاری انتخابات نموده است. حضرت امام(ره) از مردم ایران درخواست کردند تا نظر خود را در مورد این انتخاب اعلام کنند. سراسر کشور با برگزاری راهپیماییهای گسترده به حمایت از تصمیم امام(ره) پرداختند.
روز ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ پرسنل نیروی هوایی در محل اقامت امام خمینی (مدرسه علوی تهران) با ایشان بیعت کردند. ارتش شاه در آستانه سقوط کامل قرار گرفته بود، پیش از این بسیاری از سربازان و درجه داران مؤمن ارتش با فتوای امام خمینی(ره) پادگانها را ترک گفته و به صفوف ملت پیوسته بودند.
روز ۲۰ بهمن همافران در مهمترین پایگاه هوایی تهران دست به قیام زدند. گارد شاهنشاهی برای سرکوب آنان گسیل شد. مردم به حمایت از نیروهای انقلابی وارد صحنه شدند.
روز ۲۱ بهمن پایگاههای پلیس و مراکز دولتی یکی پس از دیگری به دست مردم سقوط کردند. فرماندار نظامی تهران طی اطلاعیهای ساعات منع عبور و مرور را به ساعت چهار بعد از ظهر افزایش داد. همزمان با آن بختیار جلسه اضطراری شورای امنیت را تشکیل داد و فرمان اجرای کودتای طراحی شده از سوی هایزر را صادر کرد. از سوی دیگر امام خمینی(ره) طی پیامی از مردم تهران خواستند تا برای جلوگیری از توطئه در شرف وقوع، به خیابانها بریزند و حکومت نظامی را عملاً لغو کنند. سیل جمعیت زن و مرد و کودک و بزرگ به خیابانها ریخته و مشغول سنگربندی شدند. اولین تانکها و تیپهای زرهی کودتاچیان به محض حرکت از پایگاه هایشان به وسیله مردم از کار افتادند. کودتا در همان آغاز با شکست مواجه شد.
بدین ترتیب آخرین مقاومتهای رژیم شاه در هم شکسته شد و صبحدم ۲۲ بهمن خورشید پیروزی نهضت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی و پایانی بر دوران دیرپای سلطنت شاهان ستمگر در ایران طلوع کرد. (پاورقی: کوثر؛ ج ۳، ص ۲۶۱ الی ۳۵۱)