تاثیر روابط پدر و مادر در زندگی و شخصیت کودک
تاثیر روابط پدر و مادر در زندگی و شخصیت کودک

تضادهای بین پدر و مادر، در شکل‌گیری طرحواره‌های آسیب‌زا موثر است و اثرهای ناراحت کننده زیادی برای کودکان در بزرگسالی به وجود می آورد.

به گزارش سرویس وبگردی پاتوق من پدر و مادرهای بسیاری معتقدند که اگر هر کدام از ما به تنهایی رفتار خوبی با فرزندانمان داشته باشیم، دیگر مهم نیست که حتما با یکدیگر رابطه خوبی داشته باشیم. اما آنها اغلب فراموش می‌کنند که در سال‌های کودکی و نوجوانی وقتی که در کنار مهمترین پایگاه‌های زندگی‌شان رشد می‌کردند، چقدر اختلاف نظر پدر و مادر برای آنها اثرهای ناراحت کننده به دنبال داشت. در واقع فراموش می کنند که از این موضوع آسیب‌های عاطفی دیده‌اند که همان‌ها سبب حس عدم امنیت شده‌اند و ثبات عاطفی آنها در زندگی همراه با والدینی که با هم در تعارض و تضاد بودند، چقدر متزلزل شد. البته مواردی هم هستند که در کودکی در یک خانواده بسیار هماهنگ با هم رشد کرده باشند و چون شاهد درگیری پدر و مادر نبودند، از تجربه‌های آسیب‌زای اولیه قصر در رفته‌اند و چیزی احساس نکرده‌اند. اما بحث و جدل پدر و مادر چه اثرهایی روی فرزندان دارد.
اثرهای مخرب
تحقیقات در سال‌های اخیر به طور واضح به رابطه اساسی کیفیت زندگی بین پدر و مادر، و کیفیت پرورش فرزندان اشاره می‌کند. در واقع هر گونه رفتار این والدین که باعث اختلاف نظر شود، می‌تواند اثر سازنده یا مخرب بر فرزندان داشته باشد. البته اگر این درگیری حل و فصل شود، چه بسا تاثیرات سازنده ای در بر خواهد داشت. کودکان پیام‌های خاموش ما را در درون خود درونی‌سازی می‌کنند. اگر این تنش‌ها به صورت مرتب تکرار شود و به طرز رضایتمندی حل نشوند تاثیرات آن را بر فرزندان خواهیم دید.
منفی و مثبت
تحقیقات نشان می دهد که اگر اشتباهات یکی از والدین یا هر دوی آنها به سرعت ترمیم شوند، اثرهای منفی چندانی بر کودکان نمی گذارند. اما زندگی با والدینی که درگیری‌های حل نشده دارند به طور حتم آثار بسیار عمیقی بر کودکان خواهد داشت. درگیری‌هایی که بیشترین تاثیر مخرب را بر کودکان می گذارد آنهایی هستند که در مدت زمان طولانی حل نشده مانده‌اند. درگیری‌های شدید تکرار شونده و نزاع‌هایی که در آن یکی از والدین توسط دیگری مجبور به اطاعت می شود، درگیری‌های تخریب کننده، حاوی پرخاشگری جسمی خشونت کلامی و غیرکلامی هستند.
احساس سرخوردگی
وقتی زندگی مشترک ضعف‌های اساسی دارد، بر احساس خوب بودن کودکان اثر می‌گذارد. درگیری‌هایی که تخریب کننده هستند بر امنیت عاطفی کودکان اثر می گذارند. آنها نمی توانند به والدین اعتماد کنند که برای از بین بردن کشمکش و حفظ آرامش خانواده توانایی لازم را ندارند. گاهی اوقات کودکان در درگیری‌های عاطفی وارد می‌شوند و چون کاری از آنها بر نمی‌آید، در نهایت دلسرد می شوند و همین باعث می‌شود که یک برداشت منفی از روابط والدین در ذهن شان ایجاد شود.
نتایج کشمکش حل نشده
والدینی که با یکدیگر کشمکش و درگیری دارند قاطعیت کافی برای اجرای قوانین لازم برای فرزند پروری را هم از دست می دهند. گاهی اوقات کودکان بر اساس ژنتیک شان از درگیری‌ها اثرهای مثبتی هم دریافت می کنند و اختلاف نظر والدین بر آنها کمترین تاثیر را دارد اما این حالت‌ها استثنا هستند.
استثنا در کودکان
گاهی پدر و مادرها به اشتباه فکر می‌کنند که چون خودشان تحت تاثیر درگیری والدین قرار گرفتند اما جان سالم به در برده‌اند، کودک شان هم ضد ضربه است اما این درست نیست چون ژنتیک کودک با والدین متفاوت است. نکته مهم در این رابطه آن است که روش برخورد پدر و مادر در درگیری‌ها و در نهایت رسیدن به یک راه حل درست و رضایت بخش میزان آسیب وارده بر فرزندان را کم می‌کند.
روانشناسان در این مورد تأ‌کید می‌کنند که اگر درگیری به صورت رضایت بخش حل شود، سطح اضطراب کودکان کاهش می‌یابد‌. حل شدن درگیری‌ها در سطح عاطفی و نه فقط در سطح استدلال و منطق، به بهبود روابط عاطفی افرد در خانواده کمک می‌کند.
فرزندان فریب نمی‌خورند
حل مسئله بین والدین باید به صورت واقعی و کامل و درست و اصولی باشد. توافق به صورت مصنوعی و مصلحتی، به صورتی که همیشه یکی از والدین تسلیم شود و دیگری همواره حرف خود را به کرسی بنشاند، باز‌هم فایده‌ای ندارد، کودک و نوجوان دورویی و فریب را به شدت تشخیص می‌دهند.
الگوی سالم
اگر والدین تلاش کنند تا مشکلات‌شان را به صورت سازنده حل کنند، الگوی سالم برای حل مسئله برای کودکان خود می شوند. آنها یاد می‌گیرند که چطور در آینده مشکلاتشان را حل و فصل کنند. در غیر این صورت استفاده از خصومت و پرخاش راه‌حل‌های قابل قبولی برای غلبه بر مشکلات را به فرزندان نشان نمی‌دهد.
عملکرد در مدرسه
کودکانی که مادر و پدر پرتنشی دارند، عملکردشان در مدرسه هم کاهش می‌یابد. چرا که بر امنیت عاطفی و کیفیت روابطشان با همسالان هم تاثیر می‌گذارد. درگیری‌های عاطفی بین زوجین خواب کودکان را مختل می‌کند و ناراحتی‌های جسمی افسردگی و اضطراب ایجاد می‌کند این کودکان بیشتر مراقب هستند که به درون خود بخزند و نقش بازی کنند.
وقتی رابطه در زندگی مشترک در سطح مطلوبی قرار بگیرد در واقع مثل یک پل سالم عملکرد مطلوب کودک را در شرایط حساس تضمین می‌کند بر روی این پل پایه‌های امنیتی کودک شکل می‌گیرد. وقتی درگیری‌های تخریب‌گر زناشویی به ساختار این پل آسیب می‌زند، کودک را در مسیر پیشرفت خود در زندگی دچار تردید می‌کند و در نهایت به روابط بین کودک و والدین و روابط کودک با همسالان خود خدشه وارد می کند.
یک مثال پرتکرار
بین زن و شوهر‌هایی که در موارد بسیار ساده با هم اختلاف نظر دارند، پیش می‌آید که که وقتی پدر کار خوبی انجام داده، مادر به جای تشکر، با ایده آل گرایی خود توقع دارد که او کارها را بهتر می‌توانست انجام دهد و یا بالعکس پدری که توقع بالایی از همسرش در کارها دارد.. چنین تفکری، ناگزیر باعث بحث و جدل می شود و فرزندانی که شاهد هستند، احساسات دقیق آنها را ضبط می‌کنند.
در چنین شرایطی آنها خوب می دانند که کی باید عذرخواهی کند و طرف مقابل هر چه سریعتر آن را بپذیرد اما معمولا پدر و مادرها معذرت‌خواهی و پذیرش را به تعویق می‌اندازند. اگر این مسائل هرچه سریعتر حل و فصل شود می‌تواند اثر  سازنده بر کودک داشته باشد در غیر این صورت تاثیرات مخرب آن اجتناب ناپذیر خواهد بود.
منبع : روزنامه اطلاعات