به گزارش سرویس وبگردی پاتوق من، از قدیم این جمله معروف است که علم بهتر است یا ثروت؟ اما کدام علم بهتر است؟ در نگاه اسلامی، علمی که نفع ندارد، مطلوب نیست؛ اسلام دینی است که با توحید آغاز میشود و بر پایه تعقل است.
علمی که به مردم نفع برساند
از نظر اسلام، علمآموزی بر همه انسانها اعم از زن و مرد واجب است و هر علمی که به مردم و جامعه منفعت برساند، علم اسلامی محسوب میشود و اگر علمی باعث سربلندی جامعه اسلامی شود، آن علم ارزشمند است.علم نافع چیست؟در نگاه اسلامی، علمی که نفع ندارد، مطلوب نیست؛ حتی بزرگان معصوم (ع) از این علم به خدای سبحان پناه برده اند.
از رسول خدا (ص) روایت است که فرمود:
اللهم اعوذبک من علم لاینفع؛ و از علی (ع) روایت است که فرمود: «خیری نیست در دانشی که سود ندارد.»امام کاظم (ع) ماجرایی را از رسول خدا (ص) نقل کرده است که بسیار شایان توجه و تامل است. امام (ع) میفرماید: روزی رسول خدا (ص) به مسجد آمد. گروهی را دید که پیرامون مردی گرد آمده اند. پرسید: «این کسیت؟»گفتند: «علامه است.» فرمود: «در چه چیز علامه است؟»گفتند: «داناترین مردم به انساب وقایع عرب است و بیشتر از همه به روزهای مهم جاهلیت و اشعار عربی آگاه است.»پیامبر (ص) فرمود: «این را اگر کسی نداند، زیان نمیکند و کسی که میداند، نفعی نمیبرد.»پیامبر اسلام (ص) علم الانساب را برای محیط اسلامی در روزهای نخستین، که اعراب هنوز با عواطف و روابط جاهلی مانوس بودند، دانشی بومی نمیدانست و دانشهای دیگری را برای فرهنگ اسلامی ضروری و نافع میشمرد. رسول اکرم (ص) ضمن بیان این که علم دارای دامنهای بلند است، آدمی را به بهره گیری از برترین و بهترین علوم توصیه میکند و میفرماید:علم افزون از آن است که به شمارش آید.
پس هر دانشی را که بهتر است، فراگیرید.علی (ع) نیز در روایتی برای شرح این حقیقت، از زنبور عسل یاد میکند که بهترین اجزای گل را برمی گزیند و از آن دو چیز نفیس میسازد: یکی عسل که شفای آدمیان است و دیگر موم که مردم از آن نور میگیرند. همچنین، امام کاظم (ع) درباره شایستهترین علوم میفرماید:
شایستهترین علم برای تو آن است که عمل تو جز بدان اصلاح نشود، و واجبترین عمل برای تو آن است که در برابرش از تو بازخواست میکنند و لازمترین علم برای تو علمی است که قلب تو را به صلاح آورد و فساد قلب را برای تو آشکار کند، و فرجام آن علمی نیکتر است که بر عمل دنیای تو بیفزاید. پس خود را به علمی مشغول نکن که ندانستن آن، زیانی به تو نمیرساند و از علمی غافل مشو که ندانستن آن، بر نادانی ات میافزاید.مصادیقی از علمهای بی فایدهبعضی از دانشها مفید نیست؛ مثلا آخرین مدل ماشینی که در بازار آمده سرعتش این قدر است. اگر اینها را بدانیم که بد نیست؛ اگر اینها را بدانی از خودت غافل شده ای.علم بینشی چه فرقی با علم دانشی میکند؟ علم بینشی تو را از یک حقیقت برتر آگاه میکند، علم دانشی همین چیزها را سر هم میکند (پاره دوزی است.). دانشگاههای استعماری همیشه دانش و پژوهش داند، ولی (معمولا) بینش ندارند. مثلا اگر برای پایان نامه تان موضوع بخواهید انتخاب کنید، اگر بگویید میخواهم درباره این موضوع تحقیق کنم [که]«چه شد که مولوی، مولوی شد» میگویند نمیشود. ولی اگر بگویید «دانشمندان معاصر مولوی چه کسانی بودند»، میپذیرند. حالا اگر بفهمید دانشمندان زمان مولوی چه کسانی بودند چه چیزی به شما اضافه میشود؟ هیچ، این را میگویند دانش؛ و یا مثلا اگر تحقیق کنید چند نفر از فلان فیلم خوششان آمد این پژوهش است، اما اگر بخواهید بدانید این فیلم خوب بود یا نه، بینش است. بعضی از علمها قالب ما میشود یعنی ما را محدود میکند….
علم بی فایدهکلمه وسط قرآن چیست؟ یعنی اگر قرآن را از دو طرف یک کلمه یک کلمه جلو بیاییم در کدام کلمه به هم میرسیم، همان کلمه میشود وسط قرآن. این علم هم ندانستنش یهتر از دانستنش است.
اینها دانش است. علمهای ساختگی است.
علم ساختگی علمی است که خودش واقعیت ندارد.
ساخته ذهن انسان هاست و عمر ما را صرف دانستن ساختههای ذهن انسانها میکند که اصلا واقعیت ندارد، چون یکی به خاطر یک تخیل ذهنی میخواهد بداند کلمه یا حرف وسط قرآن چیست و عمر ما را هم مشغول میکند».توضیح: به عنوان مثال قرآن از بحث و بررسی بعضی مسائل مثل تعداد اصحاب کهف و… نهی کرده که میتوان آنها را از این جمله برشمرد.علم ضار چیست؟, علم مضر چیست؟ , علم ضار چیست؟ ,بعد از اینکه با ملاک نافع بودن علم و مصادیق علم غیر نافع آشنا شدیم، به یک دسته خاص از علوم غیر نافع میرسیم که ضار هستند؛ یعنی نه تنها دانستن و ندانستن آنها نفعی ندارد بلکه دانستن آنها ضرر هم دارد و اگر از علوم غیرنافع باید پرهیز کرد، با این علوم باید مبارزه کرد که به آن علم ضار میگویند.
بیشتر بخوانید:ارتباط با مراکز پژوهشی، تحقق هدایت تحصیلی مطلوب دانش آموزانچگونه علمی ضار میشود؟ چنان که دیدیم، علم حقیقت و گوهری دارد که همان نور است و ارزش آن مطلق است؛ ولی ارزش دانشهای رسمی مشروط است: شرط ارزشمند بودن دانشهای رسمی این است که در خدمت انسان باشند و بدون جوهر دانش، دانشهای رسمی نمیتوانند در خدمت انسان قرار گیرند و چه بسا بر ضد انسان به کار گرفته شوند.دانش، وقتی جوهر و جهت حقیقی خود را از دست داد، درست مانند راهنمایی است که به جای آنکه انسان را در مسیر درست قرار دهد، او را به سوی چاه سوق میدهد. اینجاست که دانش هرچه بیشتر پیشرفت کند، برای جامعه انسانی خطرناکتر خواهد بود.خطر بزرگی که امرز جامعه بشر را تهدید میکند، این است که دانش رشد کرده، ولی جوهر و جهت و خاصیت خود را از دست داده و در مسیر انحطاط و سقوط انسانی به کار گرفته شده است.آیا فنون و ابزار دزدی، گرسنگی، قتل و فساد را میتوان دانش نامید؟
آیا دانشی که جامعه را به فساد و تباهی میکشد، دانش است و نور، یا جهل است و ظلمت؟ اینجاست که معنای سخن دقیق پیامبر خدا مشخص میگردد که فرمود:برخی از دانشها نادانی است.در روایت هست که سختترین عذاب در روز واپسین برای دانشمندای است که دانش او سودش ندهد. تا چه رسد به آنکه دانش او مضر هم باشد.مصادیق علم ضاربعضی دیگر از ملاکهای علم ضار که در احادیث به آنها تصریح شده عبارت اند امام صادق (ع) در تفسیر صنعتها فرمودند: آنچه از آن و در آن فساد است و هیچ اثری از صلاح در آن و از آن نباشد، یاد دادن و یاد گرفتن و عمل به آن و مزد گرفتن بر آن و همه تصرفات دیگر، از هر نوع که باشد، حرام است.در روزگار ما میتوان سلاحهای شیمیایی، میکروبی و بمب اتم را از مصادیق صنایع فاسد دانست.نتیجه سخنهر دانشی که فساد بیافریند و برای خود فرد یا جامعه زیان بار باشد، بنابر تشخیص عقل علم ضار و حرام است؛ مانند جادوگری و کهانت که در زمانهای گذشته رواج داشته است. همچنین است علومی که در جهت ضرر رساندن فرهنگی به مسلمین (تهاجم فرهنگی) به کار میرود و یا موجب ترویج فساد اخلاق در جامعه میشوند و یا دانشهای ساخت سلاحهای کشنده، مگر در صورتی که برای دفاع و مقاصد صلح آمیز باشد.
سخنان حجت الاسلام بوشهری درباره علم لاینفع
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
منابع: ایکنا، حوزه نت، دانا