نگاهی بر اندیشه و آثار کریستین بوبن
نگاهی بر اندیشه و آثار کریستین بوبن

کریستین بوبن نویسنده‌ فرانسوی است که به دلیل درآمیختن فلسفه با داستان و نگاه فلسفی عمیقی که در نوشته‌هایش دارد، مشهور شده است.

به گزارش سرویس وبگردی پاتوق من، «کریستین بوبن» (christian bobin) در سال ۱۹۵۱ در شهر «کروز» (creusot) به دنیا آمد. شهرت این نویسنده برجسته فرانسه که امروزه در دنیای ادب و فرهنگ بسیار مطرح است، به دلیل جنس اندیشه‌های عمیق و منحصربه فردش است که امروزه در حوزه اندیشه نیز او را به عنوان یکی از متفکران معاصر می‌شناسند.
«کریستین بوبن» فارغ التحصیل رشته فلسفه است و همین نگرش فلسفی او در کارهایش تاثیری عمیق گذاشته است. به قول یکی از منتقدان آثارش؛ بوبن با دیدی فلسفی، قلمی شاعرانه و ذهنی اندیشمندی می‌نویسد. به همین دلیل آثار و افکارش علاوه بر اینکه نزد اهل ادب و فرهنگ جایگاه خاصی دارد، در حوزه اندیشه نیز بسیار مورد توجه است.
«بوبن» تاکنون بیش از ۳۵ اثر منتشر کرده است که برخی از آثارش همچون «رفیق اعلی») Le Tres-bas) در مدت کوتاهی در تیراژ‌های بالا به فروش رفت و به چاپ هفتم و هشتم رسید و در سال ۱۹۹۳ نیز برنده جایزه ادبی Dera – magots یکی از جوایز مهم ادبی ـ فرهنگی فرانسه شد.
هر یک از آثار بوبن گوشه‌ای از افکار و زندگی او را به تصویر می‌کشد. تجربه‌های روزمره زندگی او همچون عشق، تنهایی، دلتنگی، نوستالژی و … دستمایه آثار شاعرانه و نوشته‌های پر مغزش می‌شوند. خود او می‌گوید: «هر یک از کتابهایم تابلوی است از یک گوشه زندگیم.
من دوست دارم در کتابهایم «زندگی» را نقاشی کنم، «هستی» را بسرایم، «عشق» را بنوازم، «مرگ» را رنگ آمیزی کنم، «تقدس» را به آواز درآورم ..» «معنویت» و «تقدس» از مضامین محوری آثار و افکار «بوبن» است. با اینکه بوبن به لحن و آوای کلام بسیار اهمیت می‌دهد، اما نسبت به محتوا و مضمون کارهایش نیز بی توجه نیست.
آهنگین بودن سبک کارش باعث شده نوشته‌های او بین نظم و نثر شناور باشد. بطوری که وقتی نوشته هایش را می‌خوانیم، احساس می‌کنیم در پس آن‌ها اندیشه نهفته و بلبلی آواز سر داده است. چرا که «بوبن» معتقد است «نوشتن یعنی سراییدن آواها.» و این طرز تفکر باعث شده کتابهایش فضایی شعر گونه پیدا کنند.

بوبن نه در کتاب‌ها و نه در مصاحبه هایش علاقه‌ای به شرح جزئیات زندگی اش ندارد. او در این مورد در کتاب «فراتر از بودن» (La plus que ViVe) می‌نویسد: «انسان برای آنکه علاوه بر «زنده بودن»، «زندگی کردن» را نیز بیاموزد، نیازمند دو تولد است. یکی تولد جسمی و دیگر تولد روحی. خیلی‌ها تنها با تولد جسمی «زنده اند» که این‌ها زندگی نمی‌کنند، اما معنای واقعی «زندگی» را آن دسته از انسان‌ها می‌چشند که با تولد روحی خود زندگی می‌کنند. انسان از زمانی موجودیت پیدا می‌کند که متولد می‌شود و از زمانی آغاز به «زندگی» می‌کند که روحش را به پرواز در آورد.» بدین ترتیب از نظر بوبن زندگینامه هر کس شامل زندگی روحی و معنوی است و برای شناخت یک نویسنده، هنرمند یا متفکر باید به عالم روحی او نفوذ کرد تا او را شناخت. چرا که زندگی جسمی همه ما شبیه به هم است و این زندگی روحی ماست که ما را از هم متمایز می‌کند. حال بسته به اینکه هر کس بتواند روحش را تا چه مرتبه‌ای به پرواز درآورد، ارزش و منزلت متفاوتی پیدا می‌کند.
از جمله آثار «بوبن» می‌توان به کتاب‌هایی چون؛  روز هفته، جادوی آسان، موتسارترفیق اعلی، بخش پنهان، زن آینده، پیراهن کوتاه مهمانی، غیر منتظره، فراتر از بودن، انسان شوم، نامه‌های طلایی، دستفروش، کتاب بیهوده، هشتمین و باران، چند روز با خانم ها، بند باز، قلب برفی و .. اشاره کرد.
کتاب «رفیق اعلی» یکی از آثار برجسته معاصر در حوزه فرهنگ اندیشه و ادب فرانسه محسوب می‌شود که با استقبال خوب مخاطبان داخلی و خارجی منتقدان روبرو شده است.
این اثر نقطه عطفی در آثار ادبی فرانسه و همچنین نقطه اوج کاری خود «بوبن» است چرا که تمامی زوایا و بکرترین اندیشه‌های بوبن را می‌توان در آن یافت. او در این کتاب با استفاده از امکانات زبان، زیبایی‌های ادبیات، مضامین پر مغز و اندیشه‌های پخته، اثری جاودانه و منحصر به فرد خلق کرد که تحسین همگان را برانگیخت. کتاب «رفیق اعلی» ماجرای زندگی {از تولد تا مرگ} قدیسی ایتالیایی به نام «فرانچسکو» است. که شخصیتی بسیار مشهور در ادبیات اروپا است. «فرانسوا آسیزی» در سال ۱۱۸۲ در شهر آسیزی ایتالیا و در خانواده‌ای مرفه و ثروتمند به دنیا آمد. همه اهمیت این قدیس به دلیل جایگاه معنوی و روحانی او نیست، بلکه او بنیانگذار فرقه‌ای روحانی ـ عرفانی بود که از رابطه عاطفی مادر و فرزند الهام گرفته بود و عاطفه مادرانه را سرچشمه تقدس می‌دانست. او و پیروانش انزوا و گوشه گیری را به منظور اعتراض به جهان هدف خود قرار داده بودند و طبق همین آرمان و به خاطر دغدغه فکری اش برای زندگی و آینده بشر، زندگی مرفه خانوادگی خود را رها می‌کند و عمرش را در انزوا وقف خدمت به بیماران جذامی در جذامخانه می‌کند که این شرایط باعث تحول روحی و سیر معنوی در او می‌شود و این همان دلیل اصلی اهمیت و جایگاه ویژه او در نزد نویسندگان و هنرمندان اروپایی است.
دلیل پرداختن «بوبن» نیز به این قدیس و شرح زندگی و افکار او در واقع بیان زندگینامه او نیست، بلکه بوبن در پس این شخصیت از دغدغه‌های فکری و احساسات و عواطف خودش و نیاز‌های روحی و خلأ عاطفی بشر امروز می‌گوید. بوبن در کتاب «رفیق اعلی» شاهکار خود سعی دارد تا با الهام از زندگی معنوی و روحانی این قدیس مسیحی افقی بر تاریکی‌های زندگی بشر امروز بگشاید و از ناگفته‌های دنیای معنوی و زندگی روحی بگوید یا به عبارت بهتر «بسراید» چرا که بوبن چنین مضمونی را بیشتر شاعرانه می‌داند تا عارفانه. خلأ عاطفی و نیاز روحی، عرفان و روحانیت، انزوا و تنهایی، همبستگی و گفتمان دینی از جمله مضامین و درونمایه‌های اصلی و محوری آثار بوبن هستند که او را از دیگر نویسندگان همطرازش بالاتر قرار می‌دهد.
بوبن عمیق‌ترین خواسته‌ها و نیاز‌های بشر امروز را با خلق فضایی شعر گونه و نگرشی فلسفی و اندیشمندانه چنان طرح می‌کند که بدون اغراق در نوع خود در ادبیات معاصر جهان کم نظیر است. بوبن در کتاب «رفیق اعلی» به مخاطب یادآوری می‌کند: «انسان با مردن به زندگی دعوت می‌شود، با دوست داشتن، دوست داشته می‌شود، با آرامش دادن آرامش می‌گیرد، با بخشیدن، بخشوده می‌شود، با فهمیدن، فهمیده می‌شود و ..».

نوستالژی و دلتنگی برای باز گشت به دوران کودکی یکی از مضامین اصلی آثار بوبن است. او این مضمون را همچون مرهمی بر زخم انسان می‌داند. بوبن معتقد است «عشق» کامل در دوران کودکی به انسان هدیه می‌شود، اما انسان به تدریج با درگیر شدن در حصار‌های زندگی و زندگانی جسمانی اش این عشق را از دست می‌دهد و انسان برای به دست آوردن دوباره آن باید به دوران کودکی خود رجوع کند تا دوباره آن عشق متعالی را به دست آورد. در کل «بوبن» اعتقاد دارد خداوند نعمتهایی، چون نیکی، پاکی، عشق و .. را در وجود کودک به ودیعه می‌گذارد، اما انسان به تدریج در طول زندگی خود با آلوده شدن به زندگی مادی و پرداختن به زندگی جسمی خود این نعمت‌ها را از دست می‌دهد و بسیار باید تلاش کند و رنج ببرد تا دوباره آن‌ها را به دست آورد. بنابراین، نوستالژی و دلتنگی برای دوران کودکی یکی از دغدغه‌های فکری بوبن برای خلق آثارش است.
یکی دیگر از آثار وی که بسیار نیز مورد توجه منتقدان و مخاطبان قرار گرفت. «کتاب بیهوده» (Un Livre inutile) بود. در این اثر بوبن با پرداختن به آثار و افکار هفت نویسنده و شاعر برجسته جهان ادبیات قصد دارد ماهیت و فلسفه ادبیات را بیان کند. پل کلودل، فرانسیس پونز، گوستاو رو، شارل فردینان رامو، ساموئل بکت، گیوم آپولینز و فرانسیس کافکا هفت شخصیتی هستند که بوبن در این اثر خود به آنان می‌پردازد.
بوبن به عنوان نویسنده معنوی گرا همچون سیموی وی و پل کلودل به ادبیات با نگاهی معنوی و انسانی می‌نگرد. او شعر را نوشدارو و هوشدارویی برای روح انسان می‌داند. تخیل، بازی‌های زبانی، کلمات آهنگین، جملات کوتاه و پر مغز از جمله خصوصیات سبک نگارش بوبن است که در «کتاب بیهوده» کاملا مشهود است. بوبن به عنوان یک نویسنده معنوی گرا از دین، معنویت و تقدس مضمونی ادبی می‌سازد. بدین ترتیب می‌توان گفت او با ساز یک آهنگساز، اندیشه یک متفکر، قلم یک ادیب و احساس یک شاعر می‌نویسد. کار‌های او اغلب حجمی اندک، ولی مضمونی سنگین دارند که او با هنر و توانایی خود با استفاده از زبانی شاعرانه، کلامی آهنگین و زیبایی ادبیات این سنگینی و پر محتوایی کارش را همچون پر کاهی در فضا به پرواز درمی آورد تا بر دل مخاطبانش بنشیند.
منبع: بنیاد اندیشه اسلامی