چطور از پس مکالمه با فرد غرغرو بربیاییم
چطور از پس مکالمه با فرد غرغرو بربیاییم

غر زدن یعنی ایراد گرفتن یا ابراز نارضایتی از چیزی . یادمان باشد غر زدن، رفتار سالم انسانی نیست و هیچ فردی نمی خواهد غرغر بشنود.

به گزارش سرویس وبگردی پاتوق من شاید شما هم در بین اطرافیانتان از دوست و آشنا گرفته تا فامیل و حتی خانواده آدم غرغرو داشته باشید. آدمهایی که در جامعه هم کم نیستند و این روزها همه جا ممکن است ببینیدشان؛ در یک فروشگاه‌ هنگام خرید، تاکسی‌های سطح شهر یا داخل مترو. کسانیکه که دائما در هر شرایطی فارغ از اینکه چه اتفاقی افتاده باشد غر میزنند و از شرایط ناله می‌کنند. حالا اما بیشتر از همه‌جا پای این آدم‌ها به شبکه‌های اجتماعی باز شده است.
در این مطلب ما به این پرداختیم که چرا غر جای انتقاد موثر را می‌گیرد و چطور ما در تله غرزدن می‌افتیم.
غر با انتقاد فرق دارد
اولین نکته‌ای که باید بدانید این است که غر با انتقاد متفاوت است. نقد؛ جنبه‌های مختلف یک مسئله را بررسی می‌کند و ازدیدگاه‌های متفاوت به مشکلات و ایرادهای یک موضوع یا ساختار اشاره می‌کند. در غر زدن اما نگاه ساختاری وجود ندارد و هدف صرفا غر زدن و نوعی تخلیه روانی است. به همین خاطر است که انتقاد می‌تواند موثر واقع شود اما غر زدن هیچ سودی ندارد.
اکثر افراد سراغ غر زدن می‌روند چون راحت است. آسان است که درباره هر موضوعی صرفا غر بزنیم، اما اگر از غرغروها بپرسید که دقیقا ایراد مسئله چیست یا چه  راه‌حلی برای حل موضوع دارند اصولا پاسخی ندارند، برعکس منتقد که ایراد ساختار را می‌شناسد و می‌تواند راه‌حل ارائه دهد.
غر زدن از ما یک کنشگر اجتماعی نمی‌سازد
یکی از دلایلی که افراد درباره هر مسئله اجتماعی، سیاسی غر میزنند یا ناله می‌کنند این است که با این حرف‌ها احساس مثبت کاذبی پیدا می‌کنند. یک لذت درونی و پنهانی در عین غر زدن از شرایط و وضع موجود. 
وقتی درباره یک موضوعی غر می‌زنید شاید فکر کنید از نظر اجتماعی کنشی انجام داده‌اید اما در واقع اینطور نیست. فرد کنشگر باید بتواند راه‌حل ارائه دهد و برای بهبود شرایط و حل مسائل اجتماعی که به آنها نقد دارد کنش موثر داشته باشد.
نکته مهم این است که غر فایده‌ای ندارد، نوعی مفعول بودن اجتماعی‌ست که شخص گویی صرفا شرایط را پذیرفته و بی‌تلاش سعی می‌کند وجدان خود را آرام کند
غر بزنید، فالوور بگیرید
زمانی بود که هر هنرمندی از کلمه “مسئولین” استفاده می‌کرد مردم برایش دست و جیغ و هورا می‌کشیدند. سلبریتی‌ها هم فهمیده بودند کسی این کلمه را به خودش نمی‌گیرد هر بار می‌خواستند توجه‌ها را به خودشان جلب کنند دو تا غر هم به جان “مسئولین” می‌زدند. حالا حکایت بعضی افراد است که برای جلب توجه و فالوور دائما در صفحات مجازی‌شان درباره هر موضوعی غر می‌زنند. کافیست چند فحش هم ضمیمه کنند تا لایک بیشتری بگیرند.
اما اگر از دنبال‌کنندگان این صفحات هستید بعد از خواندن هر توییت یا پست‌شان به این فکر کنید که فایده این کار چیست؟ جز اینکه فرد به یک غرغروی اجتماعی تبدیل شود و قصد داشته باشد با دست گذاشتن روی آسیب‌ها و معضلات اجتماعی صرفا فالور بگیرد.
کارشناس‌ها چه می‌گویند؟
ما درباره این غرغروهای اجتماعی با یک کارشناس هم گفتگو کردیم. محمد محمدی روان‌درمانگر تحلیلی است. او درباره شخصیت غرغروها اینطور می‌گوید: “به طور کلی شاید نشود همه غرغروها را از یک تیپ شخصیتی دانست. اما از چند جنبه می‌شود به آنها نگاه کرد و بررسی‌شان کرد: خود شخص؛ خانواده و اجتماع.”
در روانشناسی ما بحثی داریم به اسم نشخوار فکری. این نشخوار فکری می‌تواند در بعد شخصی و اجتماعی بروز پیدا کند. به زبان ساده فرد دائما با موضوعات کوچک و بزرگ درگیر است و به جان خودش نق می‌زند. محمدی می‌گوید: “این نق‌زدن می‌تواند در بعد اجتماعی هم بروز پیدا کند و از شخص فردی غرغرو بسازد. ضمن اینکه در بعد فردی این اشخاص اصولا دستاوردی هم ندارند، یعنی کمتر پیش آمده که طبق یک برنامه‌ریزی جلو بروند و به هدفی برسند. اگر به غر زدن هم نگاه کنیم می‌بینیم با همین روند روبروییم.”
از منظر خانوادگی هم اگر به این افراد نگاه کنیم می‌بینیم که در خانواده خودشان هم عاملیت ندارند. احتمالا هرگز به رسمیت شناخته نشده‌ و مرجعیت هم نداشته‌اند. این مسئله را کجا می‌بینیم؟ در بحث‌های راننده تاکسی‌وار.
نظر کارشناس ما هم البته جالب است. او اینطور اضافه می‌کند: ” همین جمله ساده “کار خودشونه” که این روزها به طنز هم استفاده می‌شود در لایه عمیق‌تر اما از یک عدم عاملیت صحبت می‌کند. اینکه یک بخش مهمی از جامعه خود را فقط نظاره‌گر می‌بیند. پس چون هیچ تاثیری ندارد صرفا برای آرام کردن وجدان خود و کاستن از حس مفعول بودن به غر زدن رو می‌آورد.”
درباره تفاوت کنشگر و غرغروی اجتماعی نظر محمدی؛ روان‌درمانگر تحلیلی را پرسیدیم که اینطور پاسخ داد:
“در بعد اجتماعی هم غرغروها برعکس چیزی که شاید فکر می‌کنند کنشگر نیستند. اعتراض و انتقاد هدف دارد و دنبال راه‌حل است، می‌خواهد از جامعه فضای بهتری بسازد. اما غر به این شکل نیست. شخص غرغرو حتی منشا خشم درونی و مشکلش را هم نشناخته و صرفا به اولین روشی که بلد است آن را بروز می‌دهد. انگار که فقط می‌خواهند بگویند دیدید ما هم گفتیم؟ این روزها هم که در فضای مجازی کافیست کمی غر بزنی و دوتا فحش به کسی بدهی تا عده زیادی دنبالت راه بیفتند.”
در نهایت نکته مهم این است که غر فایده‌ای ندارد، نوعی مفعول بودن اجتماعی‌ست که شخص گویی صرفا شرایط را پذیرفته و بی‌تلاش سعی می‌کند وجدان خود را آرام کند.
چطور از پس مکالمه با فرد غرغرو بربیاییم
گوش کنید و سرتان را تکان بدهید
با این کار غرغروها تایید می‌گیرند. تایید گرفتن راه حل سریعی است که آنها را خاموش خواهد کرد. باید به آنها نشان بدهید که موضوعاتی که مطرح می‌کنند برای شما مهم هستند. می‌دانم که این کار ممکن است برای‌تان عذاب آور باشد اما بیشترین تلاش‌تان را بکنید تا نشان بدهید واقعا حرف‌هایشان را می‌شنوید.
حتی وقتی غری که می‌شنوید مسخره و بی‌معنا به نظر می‌رسد، پشت چشم نازک نکنید، به خودتان نپیچید و به سراغ چک کردن گوشی‌تان نروید. در عوض سرتان را به نشانه‌ی تایید تکان بدهید و جملاتی مانند: «گوشم با شماست» یا «واقعا هم که سخته» را به آنها بگویید. در اغلب موارد با این کار ظرف مدت پنج دقیقه یا کمتر غرغروها از پای در می‌آیند. اما وای به روزی که بخواهید با پیشنهاد راه حلی به آنها بنزین روی آتش غرغرهایشان بریزید. این کار را نکنید؛ البته فعلا! زیرا وقتی به غرغروها راهکاری ارائه کنید همیشه جوابی مانند این می‌گیرید که: «این که تو میگی فایده نداره چون…» و آن وقت قطار شکایت‌های تازه و کهنه‌ی آنهاست که به راه می‌افتد.
بسیاری از اوقات دلیل غرغرو بودن غرغروها! این است که کسی را ندارند که خودشان را پیش او تخلیه بکنند. گاهی تنها یک دیدار برای تخلیه‌‌ی آنها کافی است که خودشان را بازبیابند و به راه‌شان بروند. آنها می‌خواهند کسی به حرف‌هایشان گوش بدهد (و اگر باعث زحمت نشوند) دل‌شان می‌خواهد مانند یک انسان واقعی با آنها رفتار شود. اصلا لازم نیست چیزی بگویید که آنها را تایید یا رد کند. کافی است گوش شنوایی برای‌شان باشید، سری تکان بدهید و نشان بدهید که مشکلات آنها را تایید می‌کنید.
گفته‌هایشان را معتبر بشناسید
حالا که مرحله‌ی گوش دادن را عملی کردید آمادگی دارید که تیر خلاص را برای مقابله با غرها شلیک کنید. اولویتِ اولِ برخورد با گفته‌های غرغروها این است که غرهایشان را معتبر می‌شمارید؛ یعنی نشان می‌دهید درک می‌کنید که این مسائل برای آنها واقعیت دارد، و ضمن اینکه به حرف‌هایشان گوش می‌دهید تلاش نمی‌کنید آن حرف‌ها را تصحیح کنید. در مرحله‌ی بعد وقتی این کارها را انجام دادید نوبت به نشان دادن همدلی می‌رسد.
همدلی نشان دهید
همدلی‌تان را به بهترین شیوه‌ ابراز کنید و سعی کنید تا حد ممکن این کار را صادقانه و واقعی انجام بدهید. آدم‌ها همدلی ساختگی را به راحتی تشخیص می‌دهند. در مواجهه با همدلی ساختگی چیزی که به ذهن این افراد می‌رسد این است که: «عالیه! فکر می‌کنی که فقط دارم غرغر می‌کنم.» همچنین اهمیت فراوانی دارد که از بیان هر نوع سخن طعنه‌آمیز به آنها خودداری کنید. ممکن است غری که می‌زنند به نظر شما احمقانه (یا تا اندازه‌ای خنده‌دار) باشد. اما نیش‌وکنایه از نظر آنها پنهان نمی‌ماند و مشکلات بیشتری ایجاد خواهد کرد.
ذهن‌شان را منحرف کنید
اغلب اعتبار بخشیدن و همدلی برای آرام کردن هر آدمی که غر می‌زند کفایت می‌کند، اما برای موارد جدی‌تر هم کارهایی هست که می‌توانید انجام بدهید. منحرف کردن راهی است که به شما کمک می‌کند بدون اینکه لازم باشد مستقیما آنها را ساکت کنید یا بگویید در اشتباه هستند واکنشی نشان بدهید. مثالی از نحوه‌ی این برخورد را در ادامه مطرح می‌کنیم.
اگر درباره‌ی فرد به خصوصی غر می‌زنند، بگویید: «فکر می‌کنم لازمه که شما دوتا باهم حرف بزنید.»
اگر درباره‌ی چیز دیگری غر می‌زنند، بگویید: «خیلی بده که! نمی‌دونم چطور با این مسئله کنار میای.»
وقتی هیچ راهی جواب نداد به نوعی دیگر به آنها توجه نشان بدهید، از آنها سوال کنید: «چه خبرای خوبی تو راهه؟ برام تعریف کن»
بحث دیگری راه بیندازید
هدایت مجدد روشی مشابه منحرف کردن است. در این روش به صورت خلاصه، بدون اینکه فرد متوجه بشود شما نمی‌خواهید برای هزارمین بار مشکلش را بشنوید، موضوع صحبت را عوض می‌کنید. می‌توانید تمرکز بحث را روی کاری منتقل کنید که مشغول انجامش هستید. این کار روش ساده و در عین حال موثری برای هدایت کردن بحث به موضوعی تازه است.
برای نمونه: «باز پرینتر کار دستت داد؟ اوف، واقعا اعصاب خرد کنه! می‌دونم سخت میشه بیخیال این اتفاقا شد، اما امیدوارم جون سخت باشی چون واقعا باید برگردیم سر این پروژه‌ی آخری.»
با این کار خیلی از غرغروها از عادت بدشان دست برمی‌دارند و به سراغ کاری برمی‌گردند که داشتند انجام می‌دادند. قصد آنها از غر زدن این نیست که کاری برای مشکل‌شان انجام بدهید (غر زدن یک عادت است) بنابراین برای تغییر نگاه آنها تنها چیزی که نیاز دارید این است که موضوع بحث را عوض کنید.
هرگز درباره‌ی غرغروها (یا همراه با آنها) غر نزنید
غر زدن درباره‌ی غرغروها ایده‌ی واقعا بدی است. شاید وقتی غرغرهای آنها کلافه‌کننده می‌شود سخت باشد که بخواهید جلوی خودتان را بگیرید؛ اما اگر شما هم این کار را بکنید نهایتا خودتان به آدمی غرغرو تبدیل می‌شوید. اگر آن فرد مچ شما را در حین غر زدن بگیرد یا از جایی خبر به گوشش برسد غر زدن می‌تواند برای‌تان گران تمام شود. حالا با یک آدم غرغرو رو‌به‌رو هستید که از قضا از شما خوشش نمی‌آید، می‌دانید که ترکیب خوبی نخواهد بود.
همچنین ملحق شدن به غرغروها و همراهی کردن با آنها در غر زدن آن‌طور که به نظر می‌آید فایده‌ای ندارد. قصد شما از هم‌آهنگ شدن با آنها ممکن است این باشد که به احساسات آنها اعتبار ببخشید، اما در عین حال با این همراهی این ریسک را بالا می‌برید که هیچ وقت مشکل‌شان را رفع نکنند. این کار باعث می‌شود آنها گمان کنند مسئول رسیدگی به مشکل‌شان خودشان نیستند و این‌طور تصور ‌کنند که شاید فرد دیگری باید آن را برایشان حل کند. مهم‌تر از همه‌ی اینها شما با الگویی که از خودتان ارائه می‌کنید آنها را به ادامه‌ی غر زدن تشویق می‌کنید. غر زدن شما به هیچ وجه پاسخ مناسبی به غر زدن آنها نیست.
منبع : تبیان و وبسایت سایکومتریست