فتح آندلس و گسترش پیشرفت به اروپا
فتح آندلس و گسترش پیشرفت به اروپا

مسلمانان ۸ قرن بر اسپانیا وپرتقال (آندلس) حکومت و تمدن اروپا را در این منطقه پایه ریزی کردند.

به گزارش سرویس وبگردی پاتوق من،۲۱ شوال سالروز فتح آندلس به دست مسلمانان و گسترش تمدن از شرق به غرب است.

مسلمانان در روزگار خلافت ولید بن عبدالملک (ششمین خلیفه بنی امیه)، جزیره ایبریا (جایی که بعداً نام اندلس به خود گرفت) را فتح کردند. سرزمین اندلس پس از فتح، به یکی از سرزمین‌های اسلامی تبدیل و نقطه اتصال شرق (جهان اسلام) وغرب (اروپا) می‌شود. به عبارتی پل تمدنی مهم بوده است. 
موسى بن نصیر (حاکم شمال آفریقا) لشکرى هفت هزار نفرى را به فرماندهى طارق بن زیاد در سال ۹۲ هجرى قمرى، مهیاى فتح شبه جزیره ایبرى (آندلس) کرد.
پس از به دست آوردن پیروزی هایى چند، موسى بن نصیر نیز با نیروى کمکى وارد شبه جزیره شد و طى مدت کوتاهى، تمام شبه جزیره ایبرى (اسپانیا و پرتقال) به دست مسلمانان فتح شد، حتى آن‌ها از سلسله جبال پیرنه گذشتند و به خاک فرانسه رسیدند و حکومت اسلامى اندلس را در شبه جزیره برقرار کردند که تا سال ۸۹۷ هجرى قمرى ادامه یافت.
شکوه تمدن اسلامى
از آنجا که اسلام، دین دانش، تفکر و تعقل است، هر کجا که قدم گذاشت، نور دانش در آنجا درخشید. اندلس نیز یکى از کشورهایى بود که با تابیدن نور اسلام بر دلهاى مردمش، از میان آن‌ها اندیشمندان بزرگى برخاستند که سهمى به سزا در تمدن اسلامى بلکه بشرى ایفا کردند و دستاوردهاى شگرفى را به جهان علم عرضه کردند. «لاین پل‏» مستشرق انگلیسى مى‏نویسد:
«اسپانیا هشت قرن در دست مسلمانان بود و نور تمدن آن، اروپا را نورانى کرده بود… علوم و ادب و صنعت فقط در همین سرزمین اروپایى رونق داشت و از همین رهگذر بود که علوم ریاضى، فلکى، گیاه ‏شناسى، تاریخ، فلسفه و قانونگذارى فقط در اسپانیاى اسلامى تکمیل شده و نتیجه داده بود.»
جالب است بدانیم این تحول و پیشرفت در اندلس زمانى بود که اروپا گرفتار دوره رکود علمى قرون وسطى بود.
دکتر «مارتینز مونتابث‏» مستشرق اسپانیایى مى‏گوید:
«اگر حاکمیت هشت قرنه اسلام بر اسپانیا نبود، هرگز این کشور وارد گردونه تاریخ تمدن نمى ‏شد، این دوره در حالى که اروپاى همسایه، اسیر تیرگى جهل و عقب ماندگى بود، روشنایى خرد و فرهنگ را به آنجا منتقل کرد.»
همگانی کردن آموزش
با ایجاد مدارس رایگان، همگانى کردن آموزش و ترویج فرهنگ علم دوستى و دانش پژوهى در اندلس، بزرگانى در میدان علم و اختراع قدم نهادند و تازه‏ هایى را به بشریت و جهان علم عرضه کردند. در پزشکى با ظهور افرادى، چون على بن عباس، زهراوى، باهلى، ابن زهر و… بدان پایه از تخصص علمى رسیدند که جراحى‏هاى دقیق چشم را انجام مى‏دادند.
پرفسور «دالماس‏» استاد بیماریهاى زنان دانشکده پزشکى «مونته پلیه‏» اعتراف مى‏کند:
«تمدن مسلمانان منحصر به فن معمارى و نقش و نگار ساختمان‏‌ها و مساجد پرشکوه نیست، بلکه شامل بسیارى از علوم و معارفى مى‏شود که اساس علوم جدید به خصوص علوم گیاه ‏شناسى و پزشکى است.»
پیشرفت در فلسفه و عرفان 
در فلسفه و عرفان با بزرگانى نظیر ابن باجه، ابن رشد، ابن طفیل و ابن عربى، آثار ارزشمندى را از خود به میراث گذاشتند. ابن فرناس، زرقالى، مجریطى، ابن صغار قرطبى، بتروجى و… در ریاضیات، هیئت، نجوم و شیمى، گامهاى بسیار بلندى برداشتند و موفقیت هاى بزرگى را کسب کردند.
مسلمانان در نگاه مستشرقین
مسلمانان اندلس در سایه دانش پژوهى و علم دوستى در اسلام، بدان پایه از پیشرفت در رشته‏ هاى مختلف علمى، صنعت، کشاورزى، شهرسازى و زیباسازى شهر‌ها رسیدند که «جان دراپر» در «تاریخ پیشرفت فکر در اروپا» پس از توصیف شهر سازى و زیبا سازى شهر قرطبه (پایتخت اندلس) مى‏نویسد:
عقب ماندگی لندن و پاریس
«هفتصد سال بعد از این تاریخ (زمانى که قرطبه چنین شکوهى داشت) هم حتى یک چراغ در راه هاى عمومى لندن و پاریس وجود نداشت و قرن‏ها پس از این تاریخ، افراد پیاده در شهر لندن و پاریس در روزهاى بارانى تا قوزک پا در گل فرو مى‏رفتند.»
مهندسان مسلمان در معمارى
مهندسان مسلمان در معمارى به قله‏ هاى رفیع این دانش دست‏یافتند و چنان آثار ماندگارى را از خود به جاى گذاشتند که امروزه بیش از ۴۵ میلیون نفر جهانگرد سالانه از این آثار بازدید مى‏کنند.
یکى از این آثار که مسجد جامع شهر قرطبه است، از شاهکارهاى معمارى است، مسجدى با ۴۸۶۸ متر مربع فضاى سرپوشیده و باز، ۱۲۹۳ ستون که گاه ارتفاع آن به ۹ متر مى‏رسد، ولى قطر آن ۲۵ سانتیمتر است، در حالى که در همان زمان ماهرترین مهندسان براى پیشگیرى از سقوط احتمالى چنین سقفهاى بلندى، قطر پایه‏ هاى سنگى ساختمان را کمتر از چهار متر قرار نمى‏دادند.
علل سقوط آندلس
هر مسلمان بیدار دلى، با نیم نگاهى به تمدن پر شکوه اندلس، از خود مى‏پرسد: چرا اندلس از اوج قدرت، عظمت و شکوه به حضیض ذلت و خوارى کشیده شد و به خاک سیاه نشست. علت آن را در کجا باید جستجو کرد؟ آیا گردش روزگار چنین است‏ یا نتیجه اعمال؟
آسیب شناسى حکومت اسلامى اندلس
از جستجو در متون تاریخى مى‏توان دو عامل را به عنوان آسیب‏ هاى جدى و اساسى حکومت اسلامى اندلس برشمرد که به ترتیب اهمیت عبارت است از:
۱- اختلاف و تفرقه:
یکى از ارکان مهم ثبات، امنیت و پیشرفت هر جامعه ‏اى، وحدت است. در طول تاریخ، مردمى بر مشکلات و گرفتاری‌ها فایق آمدند که بر محور اتحاد گرد آمدند. اگر مسلمانان موفق شدند برق آسا شبه جزیره ایبرى را فتح کنند، در سایه وحدت بود. از این رو، خداوند در قرآن کریم به این نکته اساسى در حیات جامعه دستور داده است:
«واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا»
همگى به ریسمان الهى چنگ زنید و متفرق نشوید.
همان طور که وحدت مایه ثبات، امنیت، پیشرفت و سعادت است، اختلاف و تفرقه سبب ناامنى و عقب ماندگى است. مهمترین علت‏شکست‏حکومت مسلمانان در اندلس را نیز مى‏توان در درگیرى‏ هاى داخلى بین مسلمانان، بویژه حاکمان جستجو کرد.
۲- فساد اخلاقى:
دومین عامل شکست مسلمین در اندلس را مى‏توان روى آوردن حاکمان و بسیارى از مردم به بى تقوایى و بى بند و بارى دانست. فراگیر شدن فساد در سطح حاکمیت و جامعه، آنان را از توجه به صلاح و سلامت و پیشرفت جامعه باز داشت و حمیت و غیرت دینى را در آن‌ها از بین برد و آنچه که برایشان اهمیت داشت، قدرت‏ طلبى و خوش گذرانى بود. 
در نتیجه، شهر‌ها یکى پس از دیگرى از تحت‏ حکومت آنان خارج شد و به تصرف دشمن درآمد. فساد در بین حکمرانان تا بدانجا پیش رفت که «معتصم بن صمادح‏» حاکم «المریه‏» عاشق دخترى مسیحى شد و به زور او را از پدرش گرفت و بر سر همین موضوع به جنگ و خون‏ریزى در میان مسلمانان دست زد.
آنگاه که حاکمان به عیش و عشرت آشکار پرداختند، مردم بسیارى از پى آنان روانه گشتند و دشمن مسیحى با طرحى شیطانى، ضربه‏اى سخت‏بر پیکر جامعه اسلامى اندلس وارد ساخت.
اینک سزاوار است از خود بپرسیم: آیا تاریخ تکرار نمى‏شود؛ آیا نباید از تاریخ اندلس عبرت آموخت؛ مگر غیر از این است که مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمى‏شود؟
چرا بى توجه به نقشه‏ هاى دشمن بر طبل اختلاف و تفرقه مى‏کوبیم و از وحدت حول محور رهبرى غافل هستیم؛ منافع حزبى و گروهى را بر منافع انقلاب و کشور ترجیح مى‏دهیم؛ چرا در مقابل شبیخون فرهنگى دشمن اقدامى اساسى صورت نمى‏دهیم؟ آیا توطئه دشمن، یک توهم است ‏یا این که توهم توطئه نیز توطئه دشمن است؟ اختصاص بودجه کلان از سوى دشمن براى نابودى جمهورى اسلامى واقعیت ندارد و یک توهم است؟
افزایش قارچ گونه باندهاى ترویج فحشا، مشروبات الکلى و انواع مواد مخدر در سطح جامعه، بویژه در میان جوانان از روى نقشه و برنامه ریزى دشمنان نیست؟
القاى شبهات و ایجاد تردید در بنیان‏هاى اعتقادى براى سست و متزلزل کردن باورهاى دینى مردم بدون طرح از پیش تهیه شده است؟ گسترش برنامه‏هاى ضد اخلاق و عفت از طریق ماهواره، پخش انواع نوار، سى دى و پوستر مبتذل، هدف خاصى را دنبال نمى‏کند؟ چرا از خواب غفلت ‏بیدار نمى‏شویم؟
چرا گامى اساسى براى حل مشکل و رویارویى با شیطان درون و بیرون بر نمى‏داریم؟ دشمنى کردن در ذات دشمن نهفته است و ذاتى اوست و ذاتى چیزى هرگز از آن جدا نمى‏شود ولى به فرموده امیر مؤمنان:
«من نام لم ینم عنه.»
کسى که از دشمن غفلت ‏بورزد، (بداند) که دشمن از او غافل نخواهد شد.
بیشتر بخوانید: پیامد‌های بد حجابی در «رویای آندلس»
بیاییم بر اساس دستور قرآن کریم در تاریخ گذشتگان سیر کنیم و از آن عبرت بیاموزیم و از آرمان‌ها و اصول انقلاب اسلامى، امام و شهدا پاسدارى کنیم؛ چرا که سنت الهى بر این است:
«ان الله لایغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم‏»
همانا خداوند سرنوشت هیچ گروهى را تغییر نمى‏دهد مگر آن که آنان آنچه را که در خودشان است تغییر دهند.
 
منابع: پرتال علوم انسانی، گزارش: مسعود ایرجی، خبرگزاری مهر