تفاوت جالب کلاه‌ها در یونان باستان
تفاوت جالب کلاه‌ها در یونان باستان

کلاه‌های یونان باستان علاوه بر سبک یا کاربری، معمولاً نشانه‌ای از شغل، جایگاه اجتماعی یا تعلقات ملی بود. حتی برخی طرح‌ها اقتباس‌هایی از کلاه‌خود‌های نظامی بود.

به گزارش سرویس وبگردی پاتوق من ، وقتی به یونان باستان فکر می‌کنیم، تصویر کلیشه‌ای که معمولاً به ذهن‌مان خطور می‌کند یک فیلسوف دانا ملبس به یک ردای بلند و گشاد یا یک سرباز پیاده مسلح با یک زره براق برنزی است، اما یونانیان باستان از انواعی از کلاه‌ها با اشکال و کاربرد‌های مختلف استفاده می‌کردند.یونانیان باستان برخی از این کلاه‌ها را خودشان طراحی کردند، اما برخی دیگر الهام‌گرفته از تمدن‌های باستان بود که با آن‌ها به مقدار مساوی تجارت و جنگ داشتند. اگرچه بیشتر کلاه‌های یونان باستان مدت‌هاست از مد افتاده‌اند، بقایای تاثیر آن‌ها امروزه هنوز هم وجود دارد.
پتاسوس، کلاه اصلی کشاورزان یونان باستان

پتاسوس کلاه ایده‌آل کشاورزان، چوپان‌ها و مسافران سفر‌های طولانی بود. این کلاه معمولاً از پشم، نمد، چرم، کاه یا پوست حیوانات درست می‌شد و لبه‌ی پهن آن حفاظی در برابر آفتاب و باران بود. بند چانه نمی‌گذاشت باد کلاه را از سر بردارد. به همین دلیل، پتاسوس انتخاب محبوب سواره‌نظام به ویژه در آتن بود. از آنجا که جنگجویان سوار بر اسب معمولاً اعضای طبقه اشراف در یونان کلاسیک بودند، از تصاویر ظروف سفالی می‌توان تشخیص داد که ثروتمندان نیز حین اسب‌سواری از این کلاه استفاده می‌کردند. این سبک خاص کلاه احتمالاً نشات‌گرفته از تسالی است، اما در سراسر دنیای یونان باستان محبوب بوده است. همانطور که پروفسور لاریسا بونفانت اشاره کرده است، پتاسوس میان اتروسکان‌های ایتالیا و تراکیه‌ای‌ها که از شمال همسایه‌ یونان بودند هم محبوبیت داشته است. این کلاه حتی میان خدایان کوه المپ هم طرفدار داشته است. هِرمِس، پیام‌آور خدا معمولاً روی ظروف سفالی یونانی با کلاه پتاسوس به تصویر کشیده شده است.
کلاه بی‌لبه (پیلییِس)

کلاه پیلییِس که گاهی آن را پیلوس می‌نامند یک کلاه کله‌قندی بی‌لبه بود که کارگران، ملوانان و سربازان یونان باستان در دوره‌های کهن و باستان از آن استفاده می‌کردند، اگرچه تصاویر از آن در عصر هلنیستی هم موجود است. کلاه پیلوس معمولاً از نمد درست می شد و رومی‌ها، ایلیریایی‌ها و اتروسکان‌ها آن را می‌پوشیدند. حدود قرن پنجم پیش از میلاد، کلاه پیلوس منبع الهام کلاه‌خود پیلوس شد. کلاه‌خود پیلوس مشابه کلاه پیلوس بود با این تفاوت که از برنز ساخته میشد تا از دارنده محافظت کند. اگرچه کلاه‌خود پیلوس فاقد عناصر زیباشناختی بسیاری از طرح‌های دیگر کلاه‌خود‌های یونان باستان بود، انتخاب محبوب سربازان یونان باستان شده بود.
کلاه فریجیه

برای یونانیان باستان، کلاه فریجیه نماد خارجی‌ها یا غیریونانی‌ها در آثار هنری‌شان بود، به ویژه در تصاویر قرمز و سیاه ظروف سفالی. قدیمی‌ترین تصویر یک کلاه فریجیه در شهر باستانی پرسپولیس (تخت‌جمشید، شیراز) در ایران پیدا شد، اگرچه میان گستره‌ی وسیعی از مردم از جمله پارسیان، داس‌ها، تراکیان‌ها، مادها، سکا‌ها و البته خود فریجیه‌ها هم پرطرفدار بود. کلاه سبک فریجیه یک کلاه کله‌قندی نرم با نوک خمیده بود. یونانیان ترکیبی از اشکال واقعی و افسانه‌ای را با این کلاه روی سفال به تصویر می‌کشیدند. آمازون‌های اسطوره‌های یونانی معمولاً با کلاه فریجیه به تصویر کشیده شدند، همینطور سکاها؛ فرهنگ اسرارآمیز اسب‌سواران کوچ‌نشین در یونان باستان.
یک نوع کلاه‌خود یونان باستانی هم هست که مورخان مدرن آن را «فریجیه» می‌نامند، چون نوک این کلاه‌خود هم کج است. مشخص نیست این کلاه مستقیماً الهام‌گرفته از کلاه فریجیه است یا نه، اما این کلاه‌خود خاص یونان باستان در ارتش یونان باستان بسیار محبوب بود، به ویژه میان سربازان اسکندر کبیر.
کاسیا، کلاهی که هنوز از مد نیفتاده است

کاسیا یک کلاه تخت بود که مقدونیان باستان آن را می‌پوشیدند. شاید شاهان مقدونی کاسیا‌های ارغوانی پرنقش و نگارتری با یک سربند سفید به دور آن می‌پوشیدند. سربازان اسکندر کبیر در لشگرکشی‌های طولانی‌شان به آسیا از کاسیا استفاده می‌کردند. پس از مرگ اسکندر، این کلاه همچنان انتخاب محبوب در مقدونیه‌ی کهن و پادشاهی یونان-باختری بود؛ یعنی افغانستان امروزی، همینطور ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و بخش‌هایی از پاکستان و ایران.
برخی مورخان نظیر بانی ام. کینگزلی باور دارند کاسیا امروزه هم کاربرد دارد. به واسطه‌ی شباهت‌های میان کاسیا و کلاهی به نام پاکُل که مردم افغانستان و پاکستان امروزه می‌پوشند، استدلال کینگزلی این است که این کلاه مدت‌ها پس از پیوستن نشانه‌های فتوحات اسکندر در منطقه به تاریخ باستان، هنوز کاربرد دارد.
مترجم: زهرا ذوالقدر
منبع: فرادید