داستان عجیب بازگشت پیکر شهید جانی بت اوشانا
داستان عجیب بازگشت پیکر شهید جانی بت اوشانا

بازگشته‌ها همیشه امید آفرین‌اند. اگر کسی از خانه و خانواده‌اش دور بوده باشد و بعد به خانه باز گردد، امید هم به جمع آن خانواده باز می‌گردد.

به گزارش سرویس وبگردی پاتوق من، چند روز گذشته انجمن آشوریان ایران پوستری از یک شهید اقلیت منتشر کرد و اعلام کرد که شهید «جانی بت اوشانا» پس از گذشت ۳۸ سال از شهادت او، حالا شناسایی شده است، اما هیچ نشانی از بستگان او برای تشییع پیکرش در دسترس ندارد.
بازگشته‌ همیشه امید را به جمع خانواده باز می‌گرداند اما اینبار قصه شکل دیگری دارد. مادری که سال‌ها منتظر بود، رفته است و دیگر کسی منتظر بازگشت امید به خانه‌شان نیست. هیچکس یادش نیست در آخرین خداحافظی چه دعاهایی رد و بدل شد و آخرین گفتگو با چه کسی بود.
چند روز گذشته اکانت «انجمن آشوریان ایران» تصویری از یک شهید اقلیت منتشر و اعلام کرد:« نام این شهید «جانی بت اوشانا» است.  از این رو در صورت شناسایی این شهید، با شماره تماس دبیرخانه انجمن بگیرید.»
جانی بت اوشانا متولد ۱۵ شهریور ۱۳۴۳ است و در شرق دجله و در منطقه علمیاتی بدر به شهادت رسیده است. حالا پس از ۳۸ سال پیکر این شهید از طریق DNA  شناسایی شده است اما ستاد تفحص تا مدتها هیچ نام و نشانی از خانواده‌اش پیدا نکرده بود.
مثل هر زمان دیگری که شهیدی به وطن بازمی‌گردد؛ دیگر نمی‌شد به سراغ مادر، پدر و سایر خانواده او رفت.
 جانی بت اوشانا فرزند سوم خانواده بود و به جز خودش ۴ برادر دیگر داشت. یکی از برادرنش به آلمان مهاجرت کرد و هیچکدامشان زنده نیست. پدر و مادرش نیز چند سالی از دنیا رفته‌اند. پدرش راننده کامیون بود و خودِ جانی دیپلم ادبیات داشت. متولد و بزرگ شده محله کمالی مخصوص تهران است. جایی نزدیکی همان کلیسا آشوریان تهران است. چند دختر عمه در ارومیه و یک عموزاده در تهران دارد. به جز این‌ها دیگر کسی جانی بت اوشانا را نمی‌شناخت و هیچ شماره تماسی هم از خانواده‌اش در دسترس نبود. 
 
اولین کسی که پس از اطلاعیه انجمن آشوریان تهران؛ شهید جانی بت را شناسایی کرده بود، دختر عمه او «شامیران اصلان» است. وقتی درباره خصوصیت‌های شهید از او پرسیده می شود می گوید؛ که جانی بسیار وطن‌دوست و متعصب به ایران بود:« سال ۶۳ وقتی به ما خبر شهادت جانی را دادند؛ دایی‌ام به همه ارگان‌های مرتبط را برای پیدا کردن پیکر جانی رفت. تا اینکه به او گفتند که جانی مفقودالاثر است. بعد از چند سال و در همان سال‌های جنگ تحمیلی؛ پلاک و ساک جانی را به خانه دایی آوردند و گفتند که پسرتان به دلیل شدت جراحات به شهادت رسیده است. این پلاک و این ساک اوست. دایی همیشه به شهادت جانی افتخار می‌کرد و می‌گفت که خون پسرم از خون جوانان دیگر رنگین‌تر نیست. باید خدمت سربازی را بگذارند. پس از شهادت هم می‌گفت که من پسرم را در راه وطن دادم. مادر و پدر جانی پس از سال‌ها چشم انتظاری هم از دنیا رفتند.»

قصه پیدا شدن گمشده‌شان را هم اینگونه تعریف می‌کند:« در گروه‌های آشوریان یکباره عکس جانی را دیدم. قبل از خواندن متن زیر عکس یکباره گفتم عکس پسر داییم اینجا چه می‌کند؟ متن زیر تصویر را که خواندم متوجه شدم پس از ۳۸ سال جانی بازگشته است. با چشم‌های گریان خودم را معرفی کردم و گفتم که دختر عمه او هستم.»
در فرهنگ مسیحیان نیز شهادت فداکاری برای دیگران است و کسی که در راه وطن و خدمت به وطن به شهادت می‌رسد؛ جایگاهش بهشت است و خداوند و حضرت مسیح از او خشنود می‌شود. بازگشت این شهید پس از گذشتن از روزهای ملتهب و فعالیت برخی گروه‌های خارجی علیه ملت ایران؛ بهانه خوبی است تا یادمان بیاید همه با هر دین و زبانی«وطن» عزیزترین دارایی ماست.
همزمان با وداع با پیکر مطهر شهید «جانی بت اوشانا» در محل نماز جمعه تهران، پرتره این شهید ارمنی تازه تفحص شده در فرهنگسرای منتظر طراحی می‌شود. شهید جانی‌بت اوشانا از شهدای اقلیت‌های مذهبی ایرانی است که ۲۳ اسفند سال ۱۳۶۳ در عملیات بدر در شرق دجله در دوران دفاع مقدس، جان خود را فدای حفظ تمامیت ارضی کشور کرد و به‌ شهادت رسید.

منبع: پایگاه خبری اول فارس/ ایرنا