شاعر و رمان نویس طبیعت گرا
شاعر و رمان نویس طبیعت گرا

توماس هاردی یکی از مشهورترین شاعران و رمان‌نویسان طبیعت‌گرای تاریخ ادبیات انگلستان است. شهرت او بیشتر به سبب خلق رمان‌های بصری قدرتمند با پس‌زمینه‌ای روستایی است که در آن‌ها به ناگزیر بودن سرنوشت انسان می‌پردازد.

به گزارش سرویس وبگردی پاتوق من ، اگر اهل مطالعه رمان خارجی تراژیک باشید، احتمالا توماس هاردی  (thomas hardy)، را می‌شناسید؛ وی نویسنده و شاعر شهیر انگلستانی و از بزرگان جنبش طبیعت گرایی به تاریخ، ۲ ژوئن ۱۸۴۰ در دهکده هایر بوک‌هامپتون در حوالی دورچستر انگلستان متولد شد. او بزرگ‌ترین فرزند از چهار فرزند خانواده بود. پدرش یک سنگ‌تراش محلی و مادرش زنی اهل کتاب و مطالعه بود که عشق خود را به ادبیات به پسرش نیز منتقل کرد. هاردی فردی گوشه‌گیر بود. تجربه زندگی در روستا و طبیعت زیبایش، نقشی مهمی بر بسیاری از آثار او داشت.
تحصیلات ابتدایی توماس هاردی تا شانزده سالگی به طول انجامید و در سال ۱۸۵۶ برای آموختن معماری، نزد جان هیکس، معمار محلی فرستاده شد. در سال ۱۸۶۲ در سن ۲۲ سالگی به لندن رفت تا به عنوان نقشه‌کش در دفتر آرتور بلومفیلد کار کند. در لندن تحت‌تأثیر آثار چارلز سوینبرن، رابرت براونینگ و چارلز داروین قرار گرفت. در سال ۱۸۶۷ به سبب بیماری بالاجبار به زادگاهش بازگشت و در آنجا مجددا برای هیکس و معمار دیگری به نام جی. آر. کریک کار کرد.
معماری پیشرفت اجتماعی و اقتصادی را برای هاردی به ارمغان آورد، هرچند کمبود بودجه و افول ایمان مذهبی او را مجبور کرد که بلندپروازی‌های خود برای تحصیل در دانشگاه را رها کند. اما مطالعه و پرورش مهارت‌های شعری را رها نکرد و همراه با حرفه‌ معماری به نوشتن ادامه داد. در دهه ۱۸۶۰ ابیاتی نوشت که هیچکدام منتشر نشد و باعث شد که هاردی با اکراه به نثر روی آورد. اولین دست‌نوشته رمان بانو و مرد فقیر (۱۸۶۷-۱۸۶۸) را چندین ناشر رد کردند، اما راهنمایی‌ها و تشویق ویراستاری به نام جورج مردیت باعث شد که رمان دوم او با نام دارو‌های ناامیدی در سال ۱۸۷۱ پذیرفته و منتشر شود.

زندگینامه توماس هاردی 
توماس هاردی در سال ۱۸۷۰، مسئول آغاز پروژه بازسازی کلیسای سنت جولیوت در کورنوال شد. در آنجا با همسر اولش، ِاما لاوینیا گیفورد آشنا شد و در سال ۱۸۷۴ با او ازدواج کرد. هاردی در سال ۱۸۷۲، معماری را ترک کرد تا وقت خود را صرف حرفه ادبی خود نماید. محیط منحصربه‌فرد رمان به دور از مردم شوریده (۱۸۷۴) او را به شهرت رساند.
رمان‌های هاردی منعکس‌کننده‌ بدبینی او نسبت به بی‌رحمی طبیعت و تراژدی زندگی بشر بودند. نقد‌های منفی و اعتراض علیه رمان‌های تس دوربرویل‌ها و جود گمنام، توماس هاردی را ترغیب به ترک رمان‌نویسی و بازگشت به سرودن شعر کرد. او قبل از مرگش بیش از ۸۰۰ شعر سروده بود که بسیاری از آن‌ها در دهه ۸۰ زندگی‌اش منتشر شدند. ایده‌های منحصربه‌فرد او تاثیر زیادی بر دنیای متنوع ادبیات داشت و نام او را در فهرست یکی از بزرگترین مردان ادبی قرار داد. تلاش‌های ادبی و سهم عظیم او در ادبیات باعث کسب نشان شایستگی در سال ۱۹۱۰ شد. هاردی دوازده بار نامزد جایزه نوبل شد.
توماس هاردی در سال ۱۹۱۴ با همسر دومش فلورانس داگدیل ازدواج کرد. او در سال ۱۹۲۷ دچار عفونت قفسه سینه شد و در سال ۱۹۲۸ در مکس گیت درگذشت.
توماس هاردی از پیشتازان مکتب طبیعت‌گرایی
گرایش به طبیعت‌گرایی را می‌توان در بسیاری از آثار توماس هاردی مشاهده کرد. رمان‌های تیره و تار و دیدگاه بدبینانه توماس هاردی او را در رده طبیعت‌گرایان قرار می‌دهد. دو رمان معروف تس دوربرویل‌ها و جود گمنام نمونه‌های بزرگی از گرایش او به مکتب طبیعت‌گرایی هستند. این رمان‌ها به زندگی مردم روستایی در دنیایی در حال تغییر و ارائه‌ ارتباط عاطفی بین طبیعت و انسان می‌پردازد. گاهی طبیعت متاثر از عواطف انسانی است و گاهی انسان تحت‌تأثیر احساسات طبیعت قرار دارد.

تاثیر روستای کودکی بر رمان‌های هاردی
توماس هاردی در روستای دورست متولد و در کلبه‌ای محقر بزرگ شد. هرچند سال‌های زیادی از عمرش را در لندن گذراند، اما دورست و طبیعت آن برای او ایده‌هایی برای داستان‌گویی و سرودن شعر فراهم ساخت. فضای منحصر به فرد روستایی وسکس در آثار او نمادین است و دلالت بر شرایط اجتماعی و فرهنگی خاص آن فضا دارد. فضایی باز که دائماً تحت‌تأثیر دنیای بیرونی قرار دارد.
شروع شاعری وسبک شعری توماس هاردی
توماس هاردی همیشه شعر را بالاتر از داستان ارزیابی می‌کرد. اشعار وسکس (۱۸۹۸) اولین حضور قابل‌توجه او به‌عنوان شاعر بود. این مجموعه شامل اشعار سروده‌شده در طول سال‌های داستان‌نویسی‌اش و همچنین نسخه‌های اصلاح‌شده اشعار مربوط به دهه ۱۸۶۰ می‌شد. شعر اولین عشق هاردی بود و تا زمان مرگش در سال ۱۹۲۸ مجموعه‌های شعری زیادی منتشر کرد. اشعار او دارای مضامین ناامیدی از عشق و زندگی و مبارزه طولانی بشر در برابر بی‌تفاوتی نسبت به رنج‌های انسانی است. سبک بی‌تفاوت او تاثیر عمیقی بر ادبیات بین‌المللی گذاشته است.

به کار بردن ضرب آهنگ‌های ترانه‌های عاشقانه اغلب به شعر هاردی کیفیتی بنیادی می‌بخشد که نشان می‌دهد، این موقعیت با وجود آنکه جزء به جزء وصف شده است، نمایانگر بن مایه‌های ژرف و مکرری در تجربه انسان است. در شعر ِ هاردی، وزن ملایم نظم، فروکش کردن قافیه ها، عاطفه‌ای عمیق، اما مهار شده را تداعی می‌کند. در آثار هاردی، اندوه، ناتوانی وی در خصوص اعتقاد داشتن به اداره شدن جهان به وسیله خدایی خیرخواه، احساس حرام شدگی و نومیدی در زندگی آدمی، طعنه جویی مصرانه هاردی در هنگامه مواجهه با پرسش‌های اخلاقی یا متافیزیکی بخشی از نگرش متأخر ویکتوریایی را تشکیل می‌دهد. اندیشه‌ها و بن مایه‌های متشخصانه هاردی را نمی‌توان به سهولت با بازآفریدگی مفاهیم نوین علمی و فلسفی که در ادبیات متأخر سده ۱۹ به صورت‌های گوناگون مشاهده می‌شود، مرتبط دانست. از ریتم‌های شیرین و حزین ناشی از بر حال خویش گریستن دوره ویکتوریایی در اشعار هاردی، که تلخ منظرتر است و گویی استوار بر نگاهی دیرپای به ناگوارترین‌ها است، نشانی نمی‌توان جست. همین تلخ منظری که هم پایه زمختی و ظرافت باختگی می‌شود، در کنار انسجام عاطفی و کلامی وی، سرباز زدن او از این امر که هرگز تسلیم یک سبک شعری صرف بشود، لحن منحصر به فرد جست و جوگر و خموشانه وی، در سال‌های اخیر، اعتبار شعری به طور دائم رو به افزایشی را برای هاردی رقم زده است، به صورتی که امروزه نه تنها وی را به عنوان یک رمان نویس تراز اول، بلکه به عنوان یک شاعر انگلیسی بلند مرتبه باز می‌شناسند.

توجه هاردی به رفتار و مسائل انسانی در رمان‌هایش
انسانیت در آثار توماس هاردی به‌عنوان شکلی از اومانیسم در نظر گرفته می‌شود که به‌صورت دلبستگی نویسنده به زندگی، انسان و تجربیات معمول زندگی شخصیت‌های مختلف، نمود می‌یابد. رایج‌ترین موضوع آثار توماس هاردی مبارزه انسان با سرنوشت و بقا در دنیایی بی‌تفاوت است.
به اعتقاد هاردی محیط یک عنصر اساسی و مرکزی در زندگی انسان است که آگاهانه یا ناآگاهانه تأثیر مستقیمی بر زندگی و رفتار انسان دارد. هاردی علاوه بر رمان در اشعارش نیز، جایگاه واقعی انسان در طبیعت و اهمیت آن در زندگی انسان را به تصویر می‌کشد.
آثار توماس هاردی
بانو و مرد فقیر ۱۸۷۶
دارو‌های ناامیدی ۱۸۷۱
زیر درخت گرینوود ۱۸۷۲
یک جفت چشم آبی ۱۸۷۳
دور از اجتماع خشمگین ۱۸۷۴
دست آتلبرتا ۱۸۷۶
بازگشت بومی ۱۸۷۸
استاد ترومپت (فرمانده شیپورچیان)، ۱۸۸۰
یک لائودیسین ۱۸۸۱
دونفر در یک برج ۱۸۸۲
شهردار کاستربریج ۱۸۸۶
ساکن بیشه زار ۱۸۸۷
داستان‌های وسکس (مجموعه داستان‌های کوتاه) ۱۸۸۸
تس از خانواده دوربرویل ۱۸۹۱
گروه بانوان شرافتمند (مجموعه داستان‌های کوتاه) ۱۸۹۱
قضای روزگار (مجموعه داستان‌های کوتاه) ۱۸۹۴
جود گمنام (جود تاریک) ۱۸۹۵
دلبند ۱۸۹۷عکس ۱۸۹۰اشعار وسکس ۱۸۹۸شعر‌هایی از گذشته و آینده ۱۹۰۱مردی که اوکشت ۱۹۰۲مضحکه زمان و دیگر اشعار۱۹۰۹صدا۱۹۱۲طنز اتفاقات ۱۹۱۴
لحظه‌های بصیرت ۱۹۱۷
مجموعه اشعار ۱۹۱۹
سروده‌های اخیر و اولیه ۱۹۲۳
نمایش‌های انسانی، خیال‌های دوردست، آواز‌ها و جزییات ۱۹۲۵
کلام زمستانی در وزن‌ها و قافیه‌های مختلف ۱۹۲۸
کتاب تس دوربرویل، بهترین کتاب توماس هاردی، ابتدا در سال ۱۸۹۱ در یک نسخه سانسور‌شده و سریالی در روزنامه‌ی بریتانیایی گرافیک منتشر و سپس به صورت یک کتاب سه جلدی به بازار کتاب عرضه شد. هرچند این کتاب اکنون به‌عنوان یکی از مهم‌ترین آثار قرن ۱۹ در نظر گرفته می‌شود، اما در اوایل انتشار به سبب تمرکز غیرمتعارف آن بر طبقه پایین و برخورد مستقیم با تمایلات جنسی و مذهب دوران ویکتوریایی، نقد‌های شدیدی دریافت کرد.
روایت توماس هاردی راجع به نابودی زندگی زن جوان و زیبایی به نام تس است که پدر خودخواهش، جک دوربیفیلد به‌طور اتفاقی از ارتباط خانوادگی خود با خانواده‌ی ثروتمند دوربرویل مطلع شده و برای بهره‌مندی از ثروت آن‌ها، با طرح نقشه‌ای تس بیچاره را به خانه خویشاوندان نجیبشان می‌فرستد و او را دچار سرنوشتی غم‌انگیز می‌کند. تس مهربان مورد تجاوز قرار گرفته و باردار می‌شود و به دهکده باز می‌گردد. فرزندش پس از تولد می‌میرد. تس وارد رابطه‌ی عاشقانه با فردی به نام کلر می‌شود، اما افشای حقایق زندگی گذشته‌اش، باعث رانده‌شدن کلر و رویداد‌های غم‌انگیز دیگری در پی آن می‌گردد.

سرانجام توماس هاردی
توماس هاردی در ۱۹۲۷ میلادی به بیماری ناعلاجی مبتلا شد و در ۱۹۲۸ میلادی چشم از جهان فروبست. هاردی بنا به خواست خود در قطعه شاعران واقع در کلیسای وست مینیستر دفن شد. وارث هاردی پس از مرگ او، تمام اموال، نامه‌ها و دفترچه یادداشتش را سوزاند. از آثار و شعر‌های او تنها ۱۲ قطعه باقی مانده است.
منبع: ویکی پدیا، ایرنا و وبگاه کتابانه