به ساعتهای پایانی اخرین روز سال رسیدیم شاید برای عدهای سال سختی بود، اما هرچه بودو نبود گذشت؛ و همینکه زنده ایم باید شکرگزار خداوند باشیم که به قول سعدی شیرین سخن در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمت شکری واجب.
به گزارش سرویس وبگردی پاتوق من شکرگزاری فرآیندی است که ما به واسطه ی آن، از نعمت های بی کران پروردگار قدردانی می کنیم، و هم از آثار روحی بی نظیر آن بهره می بریم و هم از این طریق، بلیط ورود نعمت ها را به زندگی خود صادر می کنیم. در آموزه های ادیان مختلف و همچنین در گفته های بزرگانی چون حضرت محمد(ص)، انسان ها به شکرگزاری و سپاس از نعمت های بی انتهای پروردگارشان فرا خوانده شده اند؛ به راستی این چه عملی است که این همه گفته بر انجام آن تاکید می کنند؟ مسلما باید عملی مقدس و پر حکمت باشد.
داستانهایی که خداوند در قرآن از انبیاء و رسولان نقل میکند، منبعی بسیار عالی برای اصلاح و ارتقای سبک زندگی فردی و اجتماعی است؛ در این داستانها، خداوند خصلتها و ویژگیهایی از پیامبران خویش را نمایان میکند که در اصل، نسخه رشد انسان برای رسیدن به رستگاری و فرجام نیک محسوب میشوند؛ از جمله پیامبرانی که خداوند بارها از زندگی و روش سلوک او و نیز لزوم الگوگیری انسانها از او سخن گفته، ابراهیم نبی علیهالسلام به عنوان یکی از رسولان اولوا العزم است؛ پیامبر بزرگواری که زندگی خود را در بین بتپرستان سرزمین بابل و در زمان حکومت نمرود بن کنعان آغاز کرد و به مرحلهای از رشد رسید که الگوی موحدان عالم شناخته شد.
آیات قران درباره شکرگزاری
خداوند در آیات ۱۲۰ و ۱۲۱ سورهی نحل درباره ایشان میفرماید «إِنَّ إِبْراهیمَ کانَ أُمَّهً قانِتاً لِلَّهِ حَنیفاً وَ لَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکینَ» به راستى ابراهیم، یک امت بود که نسبت به خداوند سر تسلیم داشت در حالی که حنیفانه رفتار میکرد و از مشرکان نبود. «شاکِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ» [و] نعمتهاى او را شکرگزار بود. [خدا] او را برگزید و به صراط مستقیم هدایتش کرد. طبق این آیات، حضرت ابراهیم علیهالسلام زندگی حنیفانه یعنی زیستی کاملاً مبتنی بر فطرت الهی داشت. در این بین، خداوند خصلتی را از این رسول بزرگوار مطرح میکند که شاهکلیدی برای رشد انسانها نیز محسوب میشود؛ این شاهکلید، «شکر نعمت» است. در این باره میفرماید او ««شاکِراً لِأَنْعُمِهِ» بود و به این دلیل «اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ»؛ خداوند او را گزینش کرد و بهسوی صراط مستقیم هدایت کرد؛ سپس «وَ آتَیْناهُ فِی الدُّنْیا حَسَنَهً وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَهِ لَمِنَ الصَّالِحینَ»؛ یعنی به او در دنیا حسنه دادیم و او در آخرت (نشئه بعد) از صالحان قرار گرفت.
ویژگی بارز ابراهیم نبی (ع) در اصلاح سبک زندگی
خداوند این چهار ثمره بزرگ برای ابراهیم نبی علیهالسلام یعنی مجتبی شدن، هدایت به صراط مستقیم، داشتن حسنه در دنیا و بعد صالحیت را مرهون ویژگیِ شکر نعمت ایشان معرفی میکند که این مسئله حکایت از ارزش بالای «شکر نعمت» دارد؛ ضمن آنکه شکر نعمت برای هر فردی ثمرهی خاص خود را دارد؛ برای پیامبری همچون ابراهیم نبی که عمر خویش را در مسیر عبودیت خداوند قرار داد، ثمره شکر نعمت، رشد در درجات فضل تا رسیدن به مقام صالحیت است و برای عموم انسانها به تناسب رشد و سعیشان در حریم خداوند، ثمرهای دیگر را در پی دارد؛ در هر صورت شکر نعمت در هر مقام و رتبهای باشد، یک ثمره کلی دارد که همان ازدیاد نعمت است، همچنان که در آیه۷ سوره ابراهیم میفرماید «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُم»؛ یعنی اگر شکر کنید، خداوند قطعاً بر (نعمت) شما میافزاید؛ شعر «شکر نعمت، نعمتت افزون کند» از این آیه اقتباس شده است.
آیه ی ۱۲، سوره ی لقمان:
از خداوند بار ها در قران کریم ما را به شکرگزاری فرا خوانده و آن را از علل های اصلی جذب نعمت بر شمرده است. ایشان در سوره ی لقمان، آیه ی ۱۲ می فرماید:
«وَ لَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَهَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَ مَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ»
«و ما به لقمان حکمت دادیم، که شکر خدا را به جاى آور و هر کس شکر کند، همانا براى خویش شکر کرده؛ و هر کس کفران کند (بداند به خدا زیان نمىرساند، زیرا) بىتردید خداوند بىنیاز و ستوده است.»
این آیه ی نورانی به روشنی می گوید، شکر نعمتهاى خداوند، به سود خود انسان است؛ «و من یشکر فانّما یشکر لنفسه». شکرگزاری وسیله ای برای جذب نعمت های بی کران حضرت حق.
آیه ی ۷، سوره ی ابراهیم:
«وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ»
«و (باز به خاطر آرید) وقتی که خدا اعلام فرمود که شما بندگان اگر شکر نعمت به جای آرید بر نعمت شما میافزایم و اگر کفران کنید عذاب من بسیار سخت است.»
پیام های آیه:
۱- سنّت خداوند بر آن است که شکر را وسیلهى ازدیاد نعمت قرار داده و این سنّت را قاطعانه اعلام کرده است. «تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ»
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند
۲- خدا براى تربیت ما، شکر را لازم کرد نه آنکه خود محتاج شکر باشد. «رَبِّکُمْ»
۳- با شکر، نه تنها نعمتهاى خداوند بر ما زیاد مىشود، بلکه خود ما نیز رشد پیدا مىکنیم، زیاد مىشویم و بالا مىرویم. «لَأَزِیدَنَّکُمْ»
۴- کیفر کفران نعمت، تنها گرفتن نعمت نیست، بلکه حتّى گاهى نعمت سلب نمىشود، ولى به صورت نقمت و استدراج در مىآید تا شخص، کمکم سقوط کند. «لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ»
آیه ی۴۰، سوره ی نمل:
در سوره نمل از زبان حضرت سلیمان می خوانیم:
«قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَمَنْ شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ»
«آن کس که به علمی از کتاب الهی دانا بود (یعنی آصف بن برخیا یا خضر که دارای اسم اعظم و علم غیب بود) گفت که من پیش از آنکه چشم بر هم زنی تخت را بدین جا آرم (و همان دم حاضر نمود)، چون سلیمان سریر را نزد خود مشاهده کرد گفت: این توانایی از فضل خدای من است تا مرا بیازماید که (نعمتش را) شکر میگویم یا کفران میکنم، و هر که شکر کند شکر به نفع خویش کرده و هر که کفران کند همانا خدا (از شکر خلق) بینیاز و (بر کافر هم به لطف عمیم) کریم است.»
برخی از پیام های آیه:
۱- انسان مىتواند بر طبیعت وقوانین طبیعى حاکم شود. «أَنَا آتِیکَ»
۲- علم منشأ قدرت است. با قدرت علمى مىتوان به جاى شنیدن صدا و دیدن تصویر، خود اشیا و موجودات را جا به جا کرد. (در انسان، استعدادها، توانایىها و اسرارى است که تاکنون کشف نشده است). «أَنَا آتِیکَ»
توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر بُرنا بود
۳- اولیاى خدا نعمت را از او مىدانند. «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی»
۴- نعمتهاى الهى را به زبان آوریم. «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی»
۵- انسان، مختار است، نه مجبور. مَنْ شَکَرَ … وَ مَنْ کَفَرَ
۶- انسان در گرو عمل خویش است. «وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ»
۷- خداوند به شکر ما نیاز ندارد. مَنْ شَکَرَ … وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ
نعمتهاى الهى برخاسته از فضل و لطف بىپایان اوست وحتى اگر ما ناسپاسى کنیم، او به مقتضاى ربوبیّت خود به ما لطف مىکند.
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند
۸- دارایى و سخاوت در کنار هم، ارزش است. «غَنِیٌّ کَرِیمٌ»
آیه ی ۱۰، سوره ی اعراف:
خداوند در آیه ۱۰ سوره اعراف می فرماید:
«وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ ۗ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ»
«و همانا ما شما (فرزندان آدم) را در زمین تمکین و اقتدار بخشیدیم و در آن بر شما معاش و روزی مقرر داشتیم، لیکن اندک شکر نعمتهای خدای را به جا میآرید.»
برخی از پیام های آیه:
۱- حقّ بهرهگیرى از امکانات زمین، براى همهى انسانهاست ومخصوص گروه خاصّى نیست. «مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ»
۲- آفرینش زمین و شرایط آن (از نظر گردش، حرارت، نور، جذب و دفع آبها و گیاهان، قبول فضولات و تحویل سبزىها و میوهها و …) به گونهاى است که انسان مىتواند در آن نیازمندىهاى خود را برطرف کند. «مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ»
۳- قوانین حاکم بر طبیعت، به نوعى است که انسان مىتواند بر آن سلطه داشته باشد و آن را در اختیار بگیرد. اگر خداوند آن را رام نمىساخت، بشر به تنهایى قدرت مهار کردن و بهره گیرى از آن را نداشت. «مَکَّنَّاکُمْ»
۴- زمین، در اختیار و مسخّر انسان قرار داده شده تا به رشد و کمال برسد و معیشت خود را تأمین کند. مَکَّنَّاکُمْ … سعدى مىگوید:
ابر و باد و مه خورشید و فلک در کارند
تا تو نانى به کف آرى و به غفلت نخورى
۵- نعمتها باید زمینهساز شکر باشد، نه عامل غفلت و عیّاشى. «تَشْکُرُونَ»
۶- انسان ناسپاس است و قرآن، مکرّر از کمسپاسى مردم و غفلت و بىایمانى غالب آنان سخن گفته است. «قَلِیلًا ما تَشْکُرُونَ»
سخن پایانی
و همین جا از خداوند قادر شکرگزارم که درتصادفی که در جاده غیر استاندارد نایین به اردستان (محدوده ظفرقند)داشتم و با همه ضرباتی که به من وارد شد جان من و عزیزاتم را نستاند و هنوز زنده ایم و نفس می کشیم و به قول سعدی هرنفس جای دو شکر دارد هرچند که من نمی توانم شکر خدای را به جا بیاورم.
و در پایان از انجایی که کسی نمی تواند شکر خدای را به جا بیاورد مگر انکه شکر مخلوق را به جای بیاورد در همین جا از امداد جاده ای اردستان که خیلی سریع ما را به اورژانس بیمارستان اردستان رساندند تشکر می کنم و دعاگوی کارکنان مهربان بیمارستان اردستان هستم که در چکابهای که می کردند بعد از ان یک خدا رو شکر می گفتند که چیزی نیست و این جمله برای من در ان روز سخت شیرین چقدر ارزشمند بود . و همچنین از پرسنل پاسگاه ظفرقند که دلسوزانه به ما در آن روز سرد و پر از مه به یاریمان شتافتند و بسیار کمک کردند سپاسگزارم و از خداوند منان برای همگی شان طول عمر باعزت طلب می کنم . و از خداوند می خواهم که به همه ایرانیان توفیق دهد تا روز به روز وطنمان ایران را آبادتر کنیم .